آزار و اذیت جنسی اقلیتهای جنسی و جنسیتی در محیط کار
ماهنامه خط صلح – آزار جنسی در محیط کار خطری است که باعث کاهش کیفیت زندگی شخصی و کاری میشود، رفاه زنان و مردان را به خطر میاندازد، برابری جنسیتی را تضعیف میکند و هزینههایی را بر شرکتها و سازمانها تحمیل میکند. در سالهای اخیر جنبشهایی در جهان شکل گرفته است که باعث توجه بیشتر به این واقعیت شده که آزار و اذیت جنسی در فضاهایی همچون محیط کار فراگیر است و موانعی را که بسیاری از زنان و مردان با این نوع از آزار و اذیت تجربه میکنند، آشکار میکند. در همین حال تحقیقات نشان میدهد که اقلیتهای جنسی و جنسیتی با سطوح بالایی از آزار و اذیت جنسی در محیط کار مواجهند.
«زمانی که دانشجو بودم، به عنوان فروشندهی پارهوقت در یک فروشگاه لباس نسبتاً بزرگ مشغول به کار شدم. از همان اول شوخیها و متلکهای آزاردهندهی همکارانم وقتی میدیدند من نظر خاصی نسبت به خانمهای خریدار و نوع پوششان ندارم و در شوخیها و چشمچرانیهاشان مشارکت نمیکنم، شروع شد. این آزار و اذیتها ادامه داشت، اما خب سعی میکردم تا جایی که میتوانم با رفتارم و نوع بیانم اجازهی این کار را بهشان ندم؛ تا اینکه یکی از همین همکاران با پیج فیکی که در اینستاگرام داشت، آی-دی من را به دست آورد و متوجه گرایش جنسیم شد. شروع به آزار و اذیتم به صورت ناشناس و مجازی کرد، اما وقتی دید باجی قرار نیست به او بدهم، خودش را معرفی کرد و تهدیدم کرد که آبرویت را در محل کار میبرم و به همه میگویم جریان را… قبل از اینکه مدیر فروشگاه باخبر و موضوع علنی شود، مجبور شدم از آن فروشگاه بیام بیرون و دیگر آنجا کار نکنم…»
محسن، پسر همجنسگرای ساکن شیراز
آزار و اذیت در محیط کار در تمام اشکال مختلف آن، تأثیر منفی قابل توجهی بر کارکنان و کارفرمایان دارد. این امر به سلامت روحی و جسمی افراد آسیب میرساند که هم زندگی شخصی و هم زندگی کاری آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و هم تأثیر منفی بر فرهنگ و بهرهوری محیط کار میگذارد؛ علاوه بر این پاسخهای ناکارآمد به شکایات آزار و اذیت تأثیر آزار و اذیت را بر فرد تشدید میکند.
در سال ۲۰۱۹، کنگرهی اتحادیههای کارگری از بیش از هزار همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسجندر یک نظرسنجی دربارهی تجربهی آنها از آزار جنسی در محیط کار انجام داد. آن گزارش با عنوان «آزار و اذیت جنسی افراد +LGBTQI در محیط کار» (۱) نشان داد که از هر ده نفر عضو اقلیت جنسی و جنسیتی که پاسخ دادهاند، تقریباً هست نفر (شصتوهشتدرصد) در محیط کار مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتهاند.
حدود دو-سوم از افراد مورد بررسی در این نظرسنجی، تجربهی خود از آزار جنسی در محیط کار را گزارش نکرده بودند. از هر چهار نفر یک نفر تشخیص داده که انجام این کار به معنای آشکارکردن تمایلات جنسی یا هویت جنسی خود است و از اینکه در محیط کار خود «آشکارسازی» کند، میترسد.
شواهد به دستآمده از برخی مطالعات (۲) این یافتهها را تکرار میکند و نشان میدهد که اقلیتهای جنسی و جنسیتی نسبت به افراد دگرجنسگرا از سطوح بسیار بالاتری از قلدری و آزار (گستردهتر از آزار جنسی صرف) در محیط کار رنج میبرند: این میزان بر اساس مطالعات مختلف دو برابر بیشتر برای مردان همجنسگرا و دوجنسگرا یا چهار برابر بیشتر برای اقلیتهای جنسی و جنسیتی است.
یک راهنمای مقابله با آزار و اذیت در محیط کار (۳) بیان میکند که آزار و اذیت مداوم معمولاً منجر به عملکرد و حضور ضعیف در کار میشود که به نوبهی خود ممکن است منجر به اخراج شود و علت اصلی «همجنسگراهراسی، دوجنسگراهراسی» که باعث بروز این مشکل شده، هرگز به رسمیت شناخته نمیشود.
کارکنان همجنسگرا و دوجنسگرا که از آزار و اذیت شکایت میکنند، اغلب به حساسیت بیش از حد، نداشتن حس شوخطبعی یا پنهاننکردن تمایلات جنسی خود متهم میشوند.
یاشار، پسر همجنسگرای ساکن تهران: «به واسطهی رشتهی تحصیلیام و البته از سر ناچاری در یک سازمان بزرگ و مذهبی مشغول به کار هستم. همیشه تمام تلاشم را کردهام تا کارم را به بهترین شکل انجام بدم و تا جایی که شده، خلاقیت به خرج دادهام و حالا یکی از شروط مدیریت در این سازمان ازدواج و تاهل است؛ موضوعی که همیشه به خاطرش مؤاخذه میشوم و گاهی همکارانم با آزار کلامی و استفاده از الفاظی با بار منفی و حتی توهین باعث رنجش و آزارم میشوند. این موضوع در کارم تأثیر گذاشته و دیگر انگیزهای برای کار و تلاش ندارم؛ حتی اخیرأ گاهی به استعفا و مهاجرت فکر میکنم…»
شواهد ارائهشده در یک بررسی به سفارش ادارهی برابری دولت بریتانیا و منتشرشده توسط مؤسسهی ملی تحقیقات اقتصادی و اجتماعی (۲۰۱۶) (۴)، نشان میدهد که افراد ترنسجندر ممکن است حتی بیشتر از افراد همجنسگرا و دوجنسگرا در معرض تبعیض و آزار و اذیت در محیط کار باشند. در این مطالعه مشخص شد که تا پنجاهدرصد از افراد ترنسجندر شاغل این موضوع را تجربه کردهاند. پاسخدهندگان خدمات بسیار ضعیف از سوی بخشهای منابع انسانی، عدم درک مدیران از مسائل مربوط به افراد ترنسجندر و حمایت اندک در هنگام مواجهه با تبعیض و آزار را گزارش کردهاند. پیامدهای این امر شامل محدودیت انتخاب شغل، کاهش پیشرفت و ناتوانی در آشکارسازی در محیط کار بود.
آرزو، ترنس زن ساکن تهران: «تازه از خانواده جدا شده بودم… به اجبار… تجربهای از زندگی در شهر بزرگی مثل تهران نداشتم… با یک مقدار پولی که دستوپا کرده بودم، یک سوئیت در جنوب شهر اجاره کردم… دربهدر دنبال کار، فروشندگی تا پادویی در تولیدی… تازه هورمونتراپی شروع شده بود و هنوز صدایم بم بود و جثهام تا حدودی پسرانه… هر کجا که میرفتم برای کار، یا قبولم نمیکردند یا پیشنهاد سکس و رابطه میدادند. مجبور شدم شش ماه در یک تولیدی کار کنم… شرط موافقت برای کارکردن رابطهی جنسی با صاحبکارم بود… بماند حرف و حدیث کارگرها و شوخیها و طعنهها و آزارهای جنسیشان… روزهای سختی بود. هر روز ناامیدتر و منزویتر میشدم، اما انگار چارهای نداشتم…»
تبعیض و خشونت علیه اقلیتهای جنسی و جنسیتی یک مشکل جدی در سراسر جهان است. کارگران همجنسگرا، دوجنسگرا و ترنسجندر (+LGBTQI) به دلیل گرایش جنسی یا هویت جنسییشان در طول چرخهی اشتغال با تبعیض در بازار کار مواجهند. این موضوع در کشور ایران با توجه به جرمانگاری اقلیت جنسی و اعمال تبعیض و خشونت نسبت به افراد ترنسجندر و همچنین نبود قانون و برنامهی مشخصی برای مقابله با خشونت و آزار در محیط کار باعث بروز سطوح بالاتری از آزار و اذیت برای این افراد در محیط کار شده و حتی در مواردی ممکن است از دسترسی به شغل، آموزش و ارتقاء و دسترسی به امنیت اجتماعی محروم شوند.
همین امر باعث شده اقلیتهای جنسی و جنسیتی در ساختارهای دولتی، سازمانهای کارفرمایی و کارگری نمایندگی نشوند، علایق خاص آنها موضوع گفتوگوی اجتماعی قرار نگیرد و در قراردهای جمعی منعکس نشود؛ در نتیجه وقتی با تبعیض، آزار و اذیت یا قلدری مواجه میشوند، نهتنها راهی برای حل اختلاف در محل کار ندارند، بلکه با طرح دعاوی خود با بدنامی اجتماعی مواجه میشوند یا حتی ممکن است تحت تعقیب قرار گیرند که این خود افراد متعددی را از گزارش تجربهی خشونت جنسی در محیط کار بازمیدارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر