همزمان با دومین سالگرد اعتراضات آبان؛ نامه سعید اقبالی به محبوبه رمضانی، مادر دادخواه
سعید اقبالی، فعال مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نوشتن نامهای خطاب به محبوبه رمضانی، مادر پژمان قلیپور یکی از جانباختگان اعتراضات آبانماه ۹۸ یاد و خاطره او و سایر جانباختگان را گرامی داشته است. آقای اقبالی در بخشی از این نامه نوشته است «تو خود بهتر میدانی که خون به ناحق ریخته شده فرزندان این خاک بیجواب نخواهد ماند و خواهی دید که چگونه مردم ستم دیده همچون کابوسی بر سر این جانیان فرود خواهند آمد و این لکههای ننگ را از صحنه روزگار پاک میکنند.»
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سعید اقبالی، فعال مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نوشتن نامهای خطاب به محبوبه رمضانی، مادر پژمان قلیپور یکی از جانباختگان اعتراضات آبانماه ۹۸ یاد و خاطره او و سایر جانباختگان را گرامی داشته است.
آقای اقبالی در بخشی از این نامه نوشته است: « مادران زیادی همچون شما روزها و شبها همچنان انتظار میکشند و چشمهای شما مادران عزیزتر از جان که قرار بود شاهد قد کشیدن جگر گوشهشان باشند نظارهگر تن پر از سرب فرزندانشان شد. دستهایی که پناهگاه امن روزهای سختشان بود حال باید جسد دست بستهشان را از سدها و رودخانهها بیرون بکشند. برای شما مینویسم که شجاعانه در مقابل جنایتکاران تاریخ ایستادهاید! که بعد از گذشت ۲ سال از کشتار آبانماه، آبانی که جشن خون ولایت فقیه بود و عزای مردممان همچنان با دادخواهیتان به من و همرزمانم نیرو میدهید.»
متن این نامه، که جهت انتشار به دست هرانا رسیده است، در ادامه می آید:
«به مادرم محبوبه رمضانی؛
سلام مادر عزیزم از زندان گوهردشت برایت مینویسم از جایی که قتلگاه هزاران جان پاک بوده و است. میدانم این روزهای تلخ آبانماه را با چه غم جانکاهی میگذرانی.
میدانم که هنوز هم منتظر ظاهر شدن قامت فرزند عزیزت در آستانه در هستی تا تو را در آغوش بکشد و صورتت را ببوسد!
مادران زیادی همچون شما روزها و شبها همچنان انتظار میکشند و چشمهای شما مادران عزیزتر از جان که قرار بود شاهد قد کشیدن جگر گوشهشان باشند نظارهگر تن پر از سرب فرزندانشان شد. دستهایی که پناهگاه امن روزهای سختشان بود حال باید جسد دست بستهشان را از سدها و رودخانهها بیرون بکشند.
برای شما مینویسم که شجاعانه در مقابل جنایتکاران تاریخ ایستادهاید! که بعد از گذشت ۲ سال از کشتار آبانماه، آبانی که جشن خون ولایت فقیه بود و عزای مردممان همچنان با دادخواهیتان به من و همرزمانم نیرو میدهید.
مادر عزیزم! تو خود بهتر میدانی که خون به ناحق ریخته شده فرزندان این خاک بیجواب نخواهد ماند و خواهی دید که چگونه مردم ستم دیده همچون کابوسی بر سر این جانیان فرود خواهند آمد و این لکههای ننگ را از صحنه روزگار پاک میکنند.
سخن کوتاه میکنم مادر جان! این روزها همه در کنار شما و مردم جان به لب رسیده و همه داغدیدگان راه آزادی هستیم تا دست در دست هم تاریخی بدون حضور نظام ولایی را رقم بزنیم.
با یاد و خاطره پژمان قلی پور، نیکتا اسفندیاری، پویا بختیاری، ابراهیم کتابدار ، عباس عساکره، نوید افکاری، زانیار و لقمان مرادی، فرزاد کمانگر، غلامرضا خسروی، رامین حسین پناهی، بهنام محجوبی و تمامی کشتهشدگان از خوزستان تا کردستان از خاوران تا نیزارهای ماهشهر و سراسر این خاک استبدادزده! و ادای احترام به تمام مادران و پدران و فرزندان دل شکسته که جانهایشان را در زمین و آسمان به آتش کشیدند.
سعید اقبالی / آبانماه ۱۴۰۰/ زندان رجایی شهر کرج.»
در رابطه با نویسنده این یادداشت گفتنی است؛ سعید اقبالی در تاریخ ۱۲ بهمن ۹۶ توسط ماموران اداره اطلاعات در منزل خود در کرمانشاه بازداشت و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و نهایتا در تاریخ ۲۲ فروردین ۹۷ با تودیع وثیقه از زندان آزاد شد. این فعال مدنی شهریورماه ۹۸ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” به ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در مرحله تجدیدنظر عینا تایید شد. با استناد به ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس تعزیری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” برای وی قابل اجرا است. سعید اقبالی نهایتا روز یکشنبه ۱۱ خردادماه ۱۳۹۹ پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوره محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد. وی در تاریخ ۲ فروردین ماه، از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید و در تاریخ ۱۷ فروردینماه، ۱۶ روز پس از تبعید و نگهداری در یک سلول انفرادی، به بند عمومی این زندان منتقل شد.
این فعال مدنی که با وجود پارگی هفتاد درصدی پرده گوش راست و عفونت و درد شدید ناشی از آن، بیش از ۸ ماه از دستور پزشک مبنی بر اعزام به بیمارستان، از رسیدگی مناسب پزشکی محروم بوده به دلیل مراجعه دیرهنگام با مشکلات جبران ناپذیری در زمینه شنوایی مواجه شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر