۱۴۰۰ آبان ۲۲, شنبه

نابودی جنگل ها و مراتع ایران

اطلاعیه سازمان ملل

سازمان ملل متحد‌ خواستار اقد‌ام فوری برای احیای اکوسیستم‌های آسیب‌د‌ید‌ه زمین شد‌ه است. این سازمان د‌ر اطلاعیه‌ای همه‌ ساکنان زمین یعنی انسان‌ها، حیوانات و گیاهان را برای بقا به اکوسیستم‌های سالم وابسته د‌انست.

براساس اعلام سازمان ملل متحد‌، هر 3ثانیه، جنگل‌های زمین به‌وسعت یک زمین فوتبال تخریب می‌شوند‌. د‌ر یک قرن اخیر نیز نیمی از تالاب‌ها نابود‌ شد‌ه‌ و تاکنون ۵۰د‌رصد‌ از صخره‌های مرجانی جهان از بین رفته‌اند‌.

با نابود‌ی این اکوسیستم‌ها، انتشار گازهای گلخانه‌ای و د‌ر نتیجه سرعت گرمایش زمین و تغییرات آب‌وهوایی نیز افزایش یافته است.سازمان ملل اعلام کرد‌: همه‌گیری کووید‌-۱۹ که یکی از د‌لایل اصلی آن تخریب زیستگاه‌های طبیعی و د‌رنتیجه نزد‌یکی حیوانات و عوامل بیماری‌زا به انسان بود‌، نشان می‌د‌هد‌ نابود‌ی اکوسیستم‌ها پیامد‌های خطرناکی به‌د‌نبال د‌ارد‌. به‌همین د‌لیل، شعار روز جهانی محیط‌زیست د‌ر سال‌جاری بر موضوع بازسازی اکوسیستم‌ها تمرکز کرده است‌.

ایران حدود ۱۴ میلیون هکتار اراضی جنگلی دارد. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، فائو، اعلام کرده که این رقم در ابتدای انقلاب، بیش از ۱۸ میلیون هکتار بوده است. بر اساس آمار فائو و نیز تازه‌ترین گزارش ارزیابی منابع جهانی جنگل‌ها در سال ۲۰۲۰، تنها ۴.۰۶ میلیارد هکتار از جنگل‌های جهان باقی‌ مانده است. از این میزان، فقط حدود ۱.۱۱ میلیارد هکتار جنگل‌های بکر و اولیه یا جنگل‌های بومی تا حد زیادی بدون تخریب بشر و دست‌نخورده باقی‌مانده‌اند.

به گزارش فائو، بالاترین میزان جنگل‌زدایی جنگل‌های اولیه جهان در نیجریه رخ داده است. این کشور در پنج سال گذشته، بیش از نیمی از جنگل‌های بومی و اصلی خود را از دست ‌داده است. اصلی‌ترین دلیل تخریب جنگل‌های نیجریه، قطع درخت‌ها، کشاورزی به دلایل معیشتی و جمع‌آوری چوب برای سوخت عنوان شده است.

بازسازی اکوسیستم‌ها از قله کوه‌ها تا اعماق اقیانوس‌ها به‌معنای بازگرد‌اند‌ن آنها و تنوع زیستی موجود‌ د‌ر آن اکوسیستم به وضعیت سالم و طبیعی است. برهمین اساس سازمان ملل متحد‌، د‌هه سال آیند‌ه از سال۲۰۲۱ تا ۲۰۳۰ را به‌عنوان د‌هه‌ «بازسازی اکوسیستم‌ها» نامگذاری کرد‌ه است

 


 هر ثانیه ۳۶۰مترمربع از طبیعت ایران محو می‌شود.

بنا به اطلاعات مرکز آمار ایران، وسعت جنگل مای ایران در سال ۱۹۰۰ در حدود ۱۹ میلیون هکتار بود اما این رقم تا سال ۲۰۱۲ به ۱۴.۴ میلیون هکتار کاهش یافته است. بر پایه اطلاعات موسسه اقتصاد تجارت، تا سال ۲۰۱۵ ،مناطق جنگلی ایران به ۱۰.۷میلیون هکتار کاهش یافته و نابودی ۴۳ درصدی از سال ۱۹۰۰ داشته‌اند. بیشترین بخش مناطق جنگلی بازمانده در کوه مای البرز در نزدیکی دریای خزر و در کوه مای زاگرس واقع شده‌اند. 


مساحت فعلی جنگل‌های ایران 1.9میلیون هکتار است که معادل 3.7درصد مساحت کشور را تشکیل می‌دهد. بنا بر گواهی اسناد موجود، سطح این جنگل‌ها طی سال‌های 1343 تا به امروز 1.5میلیون هکتار کاهش یافته است. در عین حال، روند تخریب جنگل‌های کشور با سرعت فزاینده‌ ادامه دارد. جنگل‌ها‎ ‎به‎ ‎عنوان‎ ‎یک‎ ‎اکوسیستم‎ ‎حیاتی، ‎ ‎نقش‎ ‎مهم‎ ‎و‎ ‎تأثیرگذاری‎ ‎بر‎ ‎زندگی‎ ‎بشر ‎روی‎ ‎کره‎ ‎مسکون‎ ‎دارند‎ ‎و‎ ‎از‎ ‎‎نظر‎ ‎‎تنوع‎ ‎زیستی، ‎پناهگاه‎‎ ۸۰‎درصد‎ ‎از‎ ‎گونه‌‎های‎ ‎گیاهی‎ ‎و‎ ‎جانوری‎ ‎کره‎ ‎زمین‎ ‎است. ‎همچنین‎ ‎معیشت‎‎ ۲۵‌‌‎درصد‎ ‎از‎ ‎جمعیت‎ ‎جهان‎ ‎‎به‎ ‎‎اکوسیستم‌‌‎های‎ ‎جنگلی‎ ‎وابسته‎ ‎است و‎ ‎سلامت‎ ‎و‎ ‎امنیت‎ ‎غذایی‎ ‎بخش‎ ‎قابل‌‌‎توجهی‎ ‎از جوامع بشری را به‌‎صورت‎ ‎مستقیم‎ ‎و‎ ‎‎غیر‎‎مستقیم‎ ‎تحت‎ ‎تأثیر‎ ‎قرار می‌‎دهد.


سرعت نگران‌کننده

گرچه برآورد دقیق از روند تخریب جنگل‌ها وجود ندارد و نقشه‌برداری‌های ماهواره‌ای صورت نگرفته است، اما مقایسه آمار سال98 با آمار سال‌1335 نشان می‌دهد که طی 6دهه اخیر، 1.5میلیون هکتار از سطح جنگل‌‌های کشور کاسته شده است.

محمدعلی زارع چاهوکی، استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در این‌باره می‌گوید: آماری که سال‌92 درباره تخریب جنگل‌ها اعلام شده بود، هنوز جریان دارد و در هر ثانیه 360مترمربع از سطح جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب می‌شود؛ این یعنی سالانه 1.5درصد از جنگل‌های ایران نابود می‌شوند و در هر 5سال یک میلیون هکتار از جنگل‌های ایران نابود می‌شود. بدین‌ترتیب اگر روند تخریب با سرعت فعلی ادامه یابد، تا سال‌1460 اثری از جنگل‌های امروزی ایران باقی نمی‌ماند.


به گفته این استاد دانشگاه، عوامل طبیعی مانند خشکسالی، یخبندان، سیل و عوامل انسانی مانند بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل‌ها برای تامین چوب صنعتی، تغییر کاربری، آتش‌سوزی، عدم‌اجرای درست و کامل طرح‌های مدیریت جنگل، چرای بی‌رویه دام، عدم‌استفاده بهینه از نتایج پژوهش‌های علمی درمدیریت جنگل‌ها، عدم‌جلب مشارکت مردمی در حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها، ضعف قوانین در برخورد با متجاوزین به منابع جنگلی، عوامل اقتصادی و نیازهای معیشتی بهره‌برداران ازجمله عوامل تخریب جنگل‌ها طی دهه‌های اخیر است.


چقدر منابع طبیعی داشتیم؟

مرکز پژوهشی آمریکایی آتلانتیک در گزارشی وضعیت بحران زیست‌مجیطی ایران را شرح داده و عنوان کرده: ایران تعداد زیادی کارشناس بسیار شایسته در همه رشته مای مربوط به محیط‌زیست دارد. اما درصد ناچیزی از سیاست‌گذاران، متعهد به اتخاذ تصمیم‌گیری مای سیاسی و مالی در سطوح بالای دولتی هستند.

این بخشی از مقاله دیوید لیلین اکولوژیست در مرکز پژوهشی آمریکایی آتلانتیک درباره بحران‌های زیست‌محیطی در ایران است؛ او در مقاله «تخریب محیط‌زیست و نابودی حیات‌وحش در ایران» که به‌تازگی منتشر شده روند تاریخی به وضعیت محیط‌زیست ایران نگاه می‌کند تا علل و راهکارهای بحران محیط‌زیست ایران را بررسی کند.


پیش از انقلاب صنعتی وضعیت محیط‌زیست و منابع طبیعی ایران مانند دیگر مناطق جهان بسیار خوب بود

به‌طوری‌که در سال ۱۸۴۵ میلادی یک سرهنگ فرانسوی به نام فوری یر وضعیت حیات‌وحش استان خراسان را اینگونه توصیف کرده بود: «تقریباً تصور آن انبوه حیوانات قابل صید غیرممکن است. انواع کبک و هوبره در این دشت‌ها به فراوانی یافت می‌شود. ببر بنگال هم اینجا و آنجا دیده می‌شود اما پلنگ، کفتار، گرگ، شغال و روباه فراوان است. من هرگز پیشتر آن همه غزال را یک جا ندیده بودم. دشت پر از آن هاست، هر گله ای شامل چند هزار راس است.»


در این رابطه در مقاله منتشر شده در آتلانتیک آمده است:‌ «کوه مای زاگرس از درختان بلوط پوشیده بودند و جمعیت گسترده قوچ و بز کوهی، خرس، گراز، پلنگ و گوزن زرد را در خود جای داده بود. شیر ایرانی نیز در مرزهای جنوبی ایران تا اواخر قرن نوزدهم وجود داشت و قوها و مرغابی ها به هنگام کوچ، آسمان سیبری تا آفریقا و آفریقا تا سیبری را تیره می کردند.»


انقلاب صنعتی؛ دوران نابودی


اما این وضعیت در سال‌های بعد آرام آرام تغییر کرد و علت این موضوع هم چیزی جز انقلاب صنعتی نبود، این انقلاب که در بین سال‌های ۱۸۲۰ تا ۱۸۴۰ میلادی انجام شده بود سال‌ها بعد تاثیرش را روی محیط‌زیست ایران و جهان گذاشت.


اصلی‌ترین پیامد این انقلاب افزایش شدید جمعیت در جهان بود، این باعث شد تا کشورهای اروپایی از منابع طبیعی خود و کشورهای دیگر استفاده کنند تا نیاز این جمعیت زیاد را تامین کنند، ایران هم یکی از این کشورها بود.


نابودی ۴۳درصدی جنگل‌های ایران طی کمتر از ۳۰ سال


لیلین در این رابطه در مقاله‌اش نوشته است: «در زمان جنگ جهانی دوم نیروهای اشغال‌گر با تفنگ‌های مدرن و جیپ در دشت‌ها به تعقیب غزال پرداختند و شکار شبانه معمول شد. این باعث نگرانی برخی از شکارچیان حرفه‌ای ایران شد.»


شروع نجات محیط‌زیست در ایران


از اوایل قرن بیستم، برخی اقدامات برای نجات محیط‌زیست انجام شد، به‌طوری در سال ۱۹۲۸ میلادی برای اولین بار در قانون مدنی کشور، قوانینی در رابطه با شکار مطرح شد.


اما این روند آنقدر جدی نبود تا اینکه سرانجام بعد از تخریب و نابودی بخشی از محیط‌زیست ایران پس از انقلاب صنعتی در سال ۱۹۵۷ کانون شکار ایران تشکیل شد. این اتفاق نتیجه کوشش مای بازرگان ثروتمندی به نام منوچهر ریاحی و کمک شاهپور عبدالرضا برادر ناتنی محمدرضا شاه بود.


این اتفاقات درست همزمان با شروع نهضت محیط‌زیست در اروپا و آمریکا آغاز شد به‌طوری‌که در سال ۱۹۶۰ در انگلیس وزارت محیط‌زیست تشکیل شد.


لیلین در این رابطه نوشت: افکار عمومی مخالف این برنامه( کانون شکار) بود زیرا باور عمومی بر آن بود که شکار، پرندگان، و آبزیان، مانند هوا و آب، نعمت خدادادی محسوب می‌شوند و مشمول مقررات نیستند. بااین‌حال، طرح و ایده موردحمایت کامل شاه قرار گرفت و مجلس نیز آن را تصویب کرد.


او افزود:‌ « در ابتدا، دولت از" کانون شکار" حمایت مالی نکرد؛ ریاحی به‌تنهایی بخش بزرگی از بودجه را تقبل کرد و مدیران استانی نیز به‌طور داوطلبانه خدمت می کردند.»


تشکیل سازمان محیط‌زیست و روزهای خوب محیط‌زیست ایران


سپس این کانون شکار به سازمان صید و شکار و سرانجام در سال ۱۹۷۱ بعد از ادغام با اداره محیط‌زیست سازمان محیط‌زیست ایران تشکیل شد.


طی سال‌های دهه ۱۹۷۰ ،سازمان حفاظت محیط‌زیست با دانشگاه دولتی کلرادو درزمینهٔ مای بسیاری از جمله مواردی که مشاوران آمریکایی به کارکنان ایرانی درزمینهٔ مای مدیریت کمک می کردند، همکاری داشت. فن‌آوری مای سرشماری هوایی برای نظارت بر جانوران بزرگ در مناطق حفاظت شده‌ایجاد شدند تا مشخص شود که کدام جمعیت جانوری از شکار کنترل شده بهره مند می‌شود


در این رابطه در مقاله مرکز پژوهشی آتلانتیک آمده است:‌ «در اواخر دهه مای 1960 و 1970 ،سازمان حفاظت محیط‌زیست - به کمک پژوهشگران دانشگاه دولتی کلرادو - سهمیه‌ای برای مجوز شکار در پارک مای حیات‌وحش و مناطق تحت حفاظت ایجاد کرد.»


لیلین در ادامه نوشت:  « فیروز، رییس سازمان محیط‌زیست همچنین تمرکز خود را بر فرسایش خاک در مراتع و چراگاه مای کنترل نشده حیوانات خانگی، اعمال کشت و زرع عقب افتاده قرار داد. بیابان زائی در اطراف کویر لوت و نمک نیز از جمله مسائل نگران کننده بود.»


مشکلات زیست‌محیطی دیگری هم مثل افزایش سرعت تخلیه سرعت‌های آب، رها شدن قنات‌ها و ... در آن زمان وجود داشت.


افول دوباره محیط‌زیست


اما در این میان درگیری ایران با مسائل سیاسی مختلف، جنگ و ... باعث شد تا محیط‌زیست دوباره فراموش بشود.


اکولوژیست آمریکایی در این رابطه نوشته است: « کارایی سازمان حفاظت محیط‌زیست شروع به کاهش کرد. با در نظر داشتن دیگر چالش مای فوری داخلی و منطقه ای که ایران با آن مواجه بود، سازمان حفاظت محیط‌زیست از بودجه ناچیز  به شدت آسیب دید.»


این محقق توضیح داد:‌ «حیوانات شکاری و جمعیت پرندگان نابودشده‌اند. مراتع و دشت‌ها مورد تاخت و تاز و چرای بیش از حد گوسفندان اهلی قرار گرفته اند که این امر به‌نوبه خود به تخریب و بیابان زائی، کاهش کارایی خاک، و هجوم گونه مای گیاهی مضر انجامیده است. یوزپلنگ‌ها که اکنون در مناطق حفاظت شده خوراک کافی نمی‌یابند، برای یافتن غذا مجبور به طی مسافت طولانی هستند که در این راه یا براثر تصادف با ماشین و یا به دست چوپان‌ها کشته می‌شوند.»

و مشکلاتی که حالا آن‌ها را می‌بینیم


این اتفاقات، مدیریت غلط و شاید تغییراقلیم باعث شده‌اند که ما اکنون پیامدهای آن‌ها را ببینیم. لیلین این مشکلات را به ۵ دسته تقسیم می‌کند: آلودگی آب‌وهوا، کمبود منابع آب، جنگل‌زدایی و بیابان‌زایی، تالاب‌ها و جابه‌جایی جمعیت روستایی.

*آلودگی آب‌وهوا

شاید بتوان  وضعیت کنونی استان خوزستان را در این کلمه خلاصه کرد؛ آلودگی آب‌وهوا. وضعیت آلودگی منابع آبی امسال در این استان به شکلی بود که مردم اعتراضات گسترده‌ای نسبت به آن انجام دادند.

در این رابطه در تحقیق مرکز پژوهشی آمریکایی آمده است: «در سراسر ایران، پساب صنعتی و خانگی و فاضلاب به‌ویژه فاضلاب بیمارستان‌ها خاک، رودخانه و آب زیرزمینی را آلوده می‌کنند. کمتر از چهل درصد جمعیت کشور به تجهیزات تصفیه پساب دسترسی دارند و استفاده از آب بطری بسیار معمول است. بر اساس تحقیقات اخیر، ایران جزو کشورهایی است که بیشترین میزان آب تصفیه نشده فاضلاب‌ها را برای آبیاری کشاورزی استفاده می‌کند و از این راه بهداشت میلیون‌ها شهروند را در معرض خطر قرار داده است.»

آلودگی هوا هم که یکی از مشخص‌ترین مشکلات زیست‌محیطی کشورمان است، شهرهای بزرگ زیادی از ایران درگیر آلودگی هوا هستند و در استان‌های جنوبی هم که بحران گرد و خاک وجود دارد.


*کمبود منابع آب

یک حساب‌وکتاب ساده نشان می‌دهد که میزان منابع آبی در ایران بسیار بحرانی است.

با در نظر گرفتن آخرین آب وزارت نیرو منابع آب ایران ۸۸میلیارد مترمکعب است سرانه آب در ایران ۱۱۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر است.

براساس شاخص فالکن مارک که یکی از معروف‌ترین شاخص‌ها برای اندازه گیری سرانه آب یک کشور است اگر سرانه آب کمتر از ۱۷۰۰مترمکعب باشد آن کشور درگیر تنش آبی است، اگر این میزان کمتر از ۱۰۰۰ و ۵۰۰ مترمکعب بود کشور دچار کم یابی و کم‌یابی مطلق آب می‌شود.

لیلین در این رابطه نوشت:‌ «محیط‌زیست ایران از ساخت سدهای بی‌رویه‌ای که تعدادی از آن‌ها مسیر رودخانه‌ها را منحرف کرده و باعث تخریب چشمگیر محیط‌زیست شده‌اند، آسیب بسیار دیده است. به‌عنوان‌مثال، سد گتوند در خوزستان بر روی یک تپه نمکی بنا شده است. در نتیجه آبی که اکنون به کارون، طولانی‌ترین رودخانه ایران، می‌ریزد، پرنمک است و زیستگاه‌های بسیاری را تخریب کرده است.»

او ادامه داد:‌ «در مجموع، مانند غرب ایالات متحده در جریان قرن نوزدهم و بیستم، منابع زیرزمینی خودسرانه و بی‌رحمانه خالی شده‌اند. همچنین آب مای سطحی، به‌جای آنکه اجازه داده شود مسیر طبیعی خود را که نتیجه میلیون‌ها سال تغییرات طبیعی زمین است طی کنند، هدفمندانه به‌جاهای خاصی منحرف شده‌اند.»


*جنگل‌زدایی و بیابان‌زایی

بنا به اطلاعات مرکز آمار ایران، وسعت جنگل مای ایران در سال ۱۹۰۰ در حدود ۱۹ میلیون هکتار بود اما این رقم تا سال ۲۰۱۲ به ۴.۱۴میلیون هکتار کاهش یافته است. بر پایه اطلاعات موسسه اقتصاد تجارت، تا سال ۲۰۱۵  ،مناطق جنگلی ایران به ۷.۱۰میلیون هکتار کاهش یافته و نابودی ۴۳ درصدی از سال ۱۹۰۰ داشته‌اند. بیشترین بخش مناطق جنگلی بازمانده در کوه مای البرز در نزدیکی دریای خزر و در کوه مای زاگرس واقع شده‌اند.


این موضوع علل زیادی دارد که ناشی از سیاست‌های قبل و بعد از انقلاب است.

در این مقاله در این رابطه آمده است:‌ «در دوران پهلوی توسعه کشاورزی به‌ویژه به پوشش جنگلی آسیب رساند. در استان خوزستان، زمین مای جنگلی به زمین مای کشت تنباکو، خشخاش و نیشکر تبدیل شدند. در گیلان درختان جنگلی قطع شدند تا چای، برنج و تنباکو کشت شود. بهره‌برداری مای مشابه در مازندران منجر به انقراض گونه ببر ایرانی شد، آخرین آن‌ها در دهه ۱۹۵۰ مشاهده شده‌اند.


از انقلاب به بعد، جنگل مای ایران قربانی تخریب فزاینده هستند. به گفته معاون سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، در حدود یک‌میلیون هکتار از جنگل مای اکولوژیکی غنی زاگرس براثر پیامدهای تغییرات اقلیمی نابود شده‌اند.»


تالاب‌ها

وضعیت تالاب‌های ایران هم اصلاً خوب نیست و اصلی‌ترین نمونه این موضوع دریاچه ارومیه است. این دریاچه سال‌ها است که خشک‌شده و احیای آن هم روند بسیار سختی داشته و هزینه بسیار زیادی صرف این موضوع شده است.

لیلین دراین‌باره نوشت:‌ «تالاب‌ها بخش مهم هر اکوسیستمی محسوب می‌شوند و مزایا و ارزش مای منحصربه‌فرد زیست‌محیطی، اجتماعی، و اقتصادی ایجاد می‌کنند. تلاش‌ها برای رسیدگی به موضوع خشک شدن تالاب‌ها، به‌طور مشخص در مورد دریاچه ارومیه در جریان است. بااین‌حال به گفته تجریشی معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست، ۱۸ تالاب ایران به‌کلی خشک‌شده‌اند و ۲۴ تالاب هم در وضعیت وخیمی قرار دارند.»


جابه‌جایی جمعیت روستایی

مهاجران خشک‌سالی شاید یکی از اصلی‌ترین پیامدهای خشک‌سالی ایران است که به خوبی دارد مشاهده می‌شود.

به گزارش ایسنا علی‌محمد شاعری نماینده مردم بهشهر، نکا و گلوگاه چند  روز پیش در این رابطه گفته بود: توسعه ‌نامتوازن و ناعادلانه در کشور شکل گرفته است و به همین دلیل استان مای کمتر توسعه‌یافته به استان مای توسعه‌یافته مهاجرت می‌کنند و تا زمانی که توسعه متوازن و پایدار در هر منطقه شکل نگیرد نمی‌توانیم از پدیده مهاجرت جلوگیری کنیم.


چه راهکاری داریم؟

برای پاسخ دادن به این سؤال ابتدا باید به این سؤال پاسخ داد که اصلاً راه نجاتی وجود دارد یا نه، لیلین خبر خوبی در این رابطه دارد.

او دراین‌باره توضیح داد: «وضعیت محیط‌زیستی ایران فاجعه‌بار است اما یک سره ناامید کننده نیست. باگذشت زمان - در صورت اجرای برنامه مای معقول حفاظت و مدیریت - پوشش گیاهی و حیات‌وحش پارک‌ها و مناطق حفاظت شده از جمله رودخانه‌ها و تالاب‌ها می‌تواند جان تازه‌ای بیابد. به‌عنوان اقدام فوری، سازمان حفاظت محیط‌زیست باید محدوده مناطق حفاظت شده‌ای را که به علت نبوِد کافی آب و غذا رویش پذیر نیستند کاهش دهد.»


او در ادامه مقاله خود برخی راهکارهای نجات را معرفی کرده است: «ایران تعداد زیادی کارشناس بسیار شایسته در همه رشته مای مربوط به محیط‌زیست دارد. اما درصد ناچیزی از سیاست‌گذاران، متعهد به اتخاذ تصمیم‌گیری مای سیاسی و مالی در سطوح بالای دولتی هستند. واضح است که رهبران ایران باید به اتفاق‌نظر درزمینهٔ باز توسعه محیط‌زیست برسند و برنامه مای عملیاتی مناسب و پاسخگوی زمان را بپذیرند و اعمال کنند.».


این بوم‌شناسی است آمریکایی در ادامه آورد: « به‌عنوان بخشی از برنامه بازسازی توسعه کشور، دولت باید مشخص کند که واردات کدام گونه محصولات کشاورزی و محصولات دیگر از نظر اقتصادی به صرفه‌تر از تولید داخلی است . کارکرد کنونی ناکارا و پرهزینه است.»

 

هشدار به فائو

مسعود منصور، رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به‌تازگی در پیامی به کمیته جنگلداری فائو اعلام کرد: «با توجه به پیش‌بینی‌های جمعیتی تا سال‌۲۰۵۰ و نیاز به ۵۹۳‌میلیون هکتار اراضی جدید برای کشاورزی، تداوم روند تخریب جنگل‌ها و به موازات آن تخریب سرزمین در سطح هشدار‌دهنده ادامه خواهد یافت.»

براساس گفته‌های این مقام مسئول، پیشروی بیابان‌ها در ایران و جهان به‌دلیل دخالت‌های انسانی و از سویی تغییرات اقلیمی، امنیت حیاتی را در مراکز جمعیتی تهدید می‌کند. از این‌رو توجه به دستورالعمل‌های سازگاری با تغییرات اقلیمی برای مدیریت جنگل‌ها ضروری است. ‎

براساس آنچه مسعود منصور، رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به فائو نوشته است: «‎‎تخریب سرزمین و خشکسالی سبب شده تا برخی ‌شهرها و مناطق جمعیتی در ایران از توفان‌های گردوغبار که منشأ آن عمدتا در کشورهای همسایه ایران قرار دارد، متاثر شود. ‎ ‎گردوغبار حتی اکوسیستم‌های جنگلی غرب ایران را تحت‌تأثیر قرار داده و ‎ ‎پدیده گردوغبار دارای ابعاد جهانی، منطقه‌ای و محلی است که تأثیرات چند‌وجهی در حوزه زیست‌محیطی، بهداشتی، امنیت غذایی، ساختارهای زیربنایی و منابع پایه حیاتی بر جای گذاشته است.»


طرح تنفس جنگل

 

طی سال‌های اخیر تمامی ‎عملیات‎ ‎بهره‌‌برداری‎ ‎در‎ ‎جنگل‌های‎ ‎هیرکانی ممنوع شده است. طرح تنفس جنگل با هدف‎ ‎توجه‎ ‎به‎ ‎ابعاد‎ ‎حیاتی‎ ‎خدمات‎ ‎‎‎اکوسیستمی‎ ‎این‎ ‎جنگل‌ها‎ ‎به‎ ‎ویژه‎ ‎از‎ ‎منظر‎ ‎تامین‎ ‎آب، ‎ ‎حفظ‎ ‎خاک، ‎ ‎بهداشت‎ ‎و‎ ‎سلامت، ‎ ‎اکوتوریسم، ‎ ‎تنوع‎ ‎زیستی‎ ‎و‎ ‎شاخص‎‎های‎ ‎‎توسعه‎ ‎‎پایدار از سال95 در حال اجراست. براساس آنچه سازمان جنگل‌ها اعلام کرده، وسعت این طرح ‎در‎ ‎‎سطحی‎ ‎بالغ‎ ‎بر یک میلیون‎ ‎هکتار اجرا شده و قرار است طبق برنامه با رویکرد‎ ‎حفاظتی‎ ‎و‎ ‎‎حمایتی‎ ‎و‎ ‎بهره‌‎‎گیری‎ ‎از‎ ‎جنگلداری‎ ‎چند‎منظوره‎ ‎با‎ ‎تأکید‎ ‎بر‎ ‎مشارکت‎ ‎جوامع‎ ‎محلی‎ ‎مدیریت‎ ‎شود. ‎این‎ ‎اقدام‎ ‎می‌‌‎تواند‎ ‎با‎ ‎مشارکت‎ ‎‎مراجع‎ ‎بین‌‎المللی‎ ‎‎مرتبط‎ ‎به‎ ‎عنوان‎ ‎الگویی‎ ‎مناسب‎ ‎در‎ ‎امر‎ ‎حفاظت‎ ‎و‎ ‎صیانت‎ ‎از‎ ‎جنگل‌های‎ ‎طبیعی‎ ‎توسط‎ ‎سایر‎ ‎کشورها‎ ‎مورد‎ ‎الگو‎‎‎برداری‎ ‎قرار‎ ‎گیرد.‎

تهدیدات پیش‌رو

عرصه‌های جنگلی کشور به‌دلیل وسعت با تهدیدات فراوان روبه‌رو هستند. طی دهه‌های اخیر قاچاق چوب در مناطق جنگلی سرعت بالایی داشت و جنگل‌های دست‌کاشت نیز نتوانستند جبران مافات کند. طرح‌های توقف بهره‌برداری از جنگل نیز اگرچه طی 4سال اخیر به اجرا درآمد، اما همچنان قاچاق غیرقانونی چوب از جنگل‌ها ادامه دارد.

به اعتقاد کارشناسان منابع طبیعی، ویلاسازی در دل جنگل‌ها تهدید جدی دیگری است که در استان‌های گیلان و مازندران با سرعت نگران‌کننده ادامه دارد و دامنه روستاهای دیدنی موجود در دل جنگل هیرکانی را هر روز گسترده‌تر می‌کند. دفن زباله نیز بلای دیگری است که موجب شده‌ خاک ارزشمند جنگل و تنوع گیاهی و جانوری موجود با تهدید فرسایش مواجه شود که بی‌شک به مرگ جنگل‌ها و در نتیجه به تخریب سرزمین می‌انجامد


صحبت از یک زخم نیست؛ موجودیت جنگل‌های ایران در خطر است. کارشناسان محیط‌ زیست، تهدید پوشش‌های جنگلی ایران شامل «آتش‌سوزی یا آتش‌زدن عمدی، تعرض به عرصه جنگل‌ها برای ویلاسازی، جنگل خواری با تجاوز به حریم جنگل‌ها از طریق گله‌داری در حریم آن‌ها، تسطیح زمین جنگل‌ها برای کشاورزی، قطع غیرقانونی درختان برای قاچاق چوب و برداشت غیرقانونی خاک جنگل برای فروش به‌خصوص در جنگل‌های هیرکانی»، را خساراتی جبران‌ناپذیر و «فاجعه‌بار» توصیف می‌کنند؛ سازمان محیط‌زیست اما می‌گوید: «بزرگش کرده‌اند!»


تجاوز به حریم جنگل‌ها و نابودی عمدی


به گفته کارشناسان، بسیار پیش می‌آید که کشاورزان، برای آن که روی زمینشان سایه نیفتد، درختان را آتش بزنند یا دامدارها برای آن که بتوانند از علوفه‌های بیشتر کف جنگل استفاده کنند، درخت‌ها را نابود کنند و ب‌سوزانند یا «کت‌زنی» ‌کنند.


«کت‌زنی» طبق قانون جرم محسوب می‌شود و عملی است که در آن، آوندهای درخت‌ها را می‌خشکانند تا درخت به‌ مرور خشک شود زیرا بعد از آن، قطع درخت اشکال ندارد؛ گاهی هم کم‌کم درخت‌ها را آتش می‌زنند.


فرقی نمی‌کند جنگل‌های کدام بخش از ایران باشد؛ موجودیت همه در خطر است. هرچند جنگل‌های شمال و غرب کشور به لحاظ جنگل خواری و آتش‌سوزی، در سال‌های گذشته بیشترین آسیب را دیده‌اند ولی در جنوب و مرکز ایران هم جنگل‌ها در کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال‌وبختیاری و همچنین جنگل‌های حرا، مدتی است که به جنگل خواری و آلودگی‌های نفتی گرفتار شده‌اند.


رئیس انجمن جنگلبانی ایران در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که ۴۲ درصد از جنگل‌های شمال ایران در معرض «نابودی» قرار گرفته‌اند. به گفته هادی کیادلیری، در صورت ادامه روند فعلی، تا ۳۰ سال آینده، دیگر در این مناطق (شمال ایران)، جنگلی وجود نخواهد داشت.


آتش ‌به‌ جان جنگل‌ها

بیشترین تخریب جنگل‌های ایران در دو سال گذشته، در آتش‌سوزی‌های گسترده و قطع درختان جنگلی گزارش شده است. بر اساس آمار دولتی، در سال ۱۳۹۹، یک هزار و ۲۰۰ مورد آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور به وقوع پیوسته است. سازمان جنگل‌ها، مساحت درگیر با آتش‌سوزی‌ها را ۱۲ هزار و ۵۰۰ هکتار اعلام کرد. جانشین معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ایران نیز فروردین‌ماه اعلام کرد که در آتش‌سوزی‌های سال گذشته، بیش از ۲۱ هزار هکتار از جنگل‌ها و اراضی جنگلی ایران آتش گرفته‌اند.


«آتش‌سوزی جنگل‌ها را بزرگ نکنید»؛ این، واکنش عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط ‌زیست ایران، به سوختن حدود یک هزار و ۵۰۰ هکتار از جنگل‌های ایران تا خردادماه سال ۱۳۹۹ بود. رئیس سازمان محیط ‌زیست با عنوان کردن این که «از ۱۰۰ میلیون هکتار از جنگل‌ها و مراتع کشور، کمتر از یک هزار و ۵۰۰ هکتار از فروردین تاکنون دچار آتش‌سوزی شده است و طبیعت، خود آتش را کنترل می‌کند» مورد انتقاد شدید کارشناسان محیط‌زیست قرار گرفت. چرا که تنها هفت درصد از سطح کل کشور دارای پوشش جنگلی است و هر متر جنگل و هر یک ‌تنه درخت، برای کشور ما حیاتی است.


آتش‌سوزی در جنگل‌های هیرکانی؛ بی‌اعتنایی به سرمایه ملی

بیشترین آتش‌سوزی‌ها در سال ۱۳۹۹ در اراضی جنگلی به‌ ویژه ناحیه رویشی زاگرس و خلیج عمانی به وقوع پیوست. یکی از خسارت‌های جبران‌ناپذیر به جنگل‌ها هم در سال گذشته، آتش‌سوزی گسترده منطقه حفاظت‌ شده «خائیز» در کهکیلویه و بویراحمد در جنوب غربی ایران بود که به سوختن بیش از ۱۰ هزار هکتار از عرصه جنگل‌های زاگرس در جنوب غربی ایران منجر شد. این منطقه گرمسیری با پوشش گیاهی و جانوری متنوع خود، از سال ۱۳۷۷ به ‌عنوان منطقه حفاظت شده ملی، ثبت شده است.


شرایط سخت جنگل‌های ایران در سال پیش رو


سال پیش رو، سال خشکسالی است و تنها در ۱۰ روز آغاز فروردین‌ماه، بیش از ۳۰ مورد آتش‌سوزی در جنگل‌های کشور به وقوع پیوسته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی ایران، آتش‌سوزی برای مراتع و جنگل‌ها در کشور یک تهدید دائمی است. در عین حال، گرمایش جهانی زمین نیز به این مسئله دامن زده است.

هرسال هزاران هکتار از جنگل‌های ایران طعمه حریق می‌شوند. نداشتن تجهیزات مناسب برای خاموش ‌کردن آتش‌سوزی جنگل‌ها در ایران از جمله مهمترین نکات در گسترش آتش‌سوزی‌ها به شمار می‌رود. در حالی ‌که جنگلبانان و نیروی اطفای حریق به انواع تجهیزات از جمله آتش‌کوب، دمنده و بالگرد آب‌پاش نیاز دارند، بیشتر نیروهای کمکی هستند که برای خاموش‌ کردن حریق، با بیل و سطل به محل آتش‌سوزی می‌رسند.

یک کنشگر محیط زیست به ایندیپندنت فارسی می‌گوید:«در مسئله آتش سوزی جنگل‌ها با دو موضوع مواجه هستیم؛ ابتدا باید این تفکیک صورت بگیرد که آیا اراضی جنگلی و اراضی ملی در محدوده مناطق چهارگانه یعنی مناطق موضوع بند الف ماده ۳۰ قانون حفاظت بهسازی، یعنی پارک ملی، منطقه حفاظت شده، اثر طبیعی ملی و پناهگاه حیات وحش هست یا در محدوده مناطق آزاد قرار دارد؟  چنانچه اراضی جنگلی در محدوده مناطق آزاد باشد، طبق تبصره ماده ۴۷ قانون حفاظت از جنگل‌ها و مراتع، مسئولیت اطفای حریق بر عهده سازمان جنگل‌بانی است.» این قانون مصوب سال ۱۳۴۶ است که این سازمان، جنگل‌بانی نام داشت؛ این سازمان در حال حاضر، «سازمان جنگل‌ها» نامیده می‌شود.


به گفته این کنشگر محیط زیست، «طبق تبصره ماده ۴۷ قانون حفاظت و بهسازی، به صرف درخواست سازمان جنگل‌بانی، تمام دستگاه‌های دولتی و لشکری مکلف‌اند کلیه نیروها و امکانات خود را برای اطفای حریق گسیل کنند. در صورتی که دستگاه‌ها قصور کنند و در این خصوص اقدام سریع انجام ندهند، به مجازات مقرر در همین تبصره محکوم خواهند شد.»


اما چنانچه آتش‌سوزی در محدوده مناطق چهارگانه باشد، با توجه به این که بنا بر قانون، سازمان محیط زیست مسئول حفاظت و بهسازی مدیر مناطق چهارگانه است و طبق ماده ۱۶ قانون حفاظت بهسازی، سازمان محیط زیست، قائم مقام قانونی تمام موسسات و سازمان‌های مربوطه دولتی در این مناطق یعنی قائم مقام دولت شناخته می‌شود، لذا مدیریت و حفاظت از این مناطق نیز در زمان اطفای حریق برعهده سازمان محیط زیست است.


بر اساس برنامه ششم توسعه، دولت به تشکیل یگان پیشرفته اطفای حریق مکلف شده ‌است. این یگان هنوز در ایران تشکیل نشده و دولت حتی لایحه آن هم برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال نکرده است. به گفته این حقوقدان، «اگر یگان پیشرفته اطفای حریق ایجاد شود، تمام امکانات لجستیکی و نیروی انسانی و تمام امکانات، در دست یک فرمانده واحد که زیر نظر دولت است قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب بروکراسی موجود برای در اختیار گرفتن وسائل لجستیکی اطفای حریق از سازمان‌های لشکری، از سر راه برداشته،  در  زمان، صرفه جویی و آتش سریعتر مهار می‌شود.»


مرگ جنگل، فقط تقصیر آتش نبود

همه عوامل تحریب جنگل ها

اگر از مساله مهم ارزش جنگل ها که متاسفانه در سطوح مختلف سازمانی و نهادی و مردم این مواهب به درستی شناخته نشده اند، بگذریم، در همه تخریب ها و قطع شدن درختان جنگل ها و آتش سوزی ها و هر آنچه به جنگل زدایی مربوط می شود عوامل متعددی تاثیرگذارند.

موضوع اول بی احتیاطی و سهل انگاری ما استفاده کنندگان از طبیعت و منابع طبیعی و عرصه های جنگلی است.

هرچند بی احتیاطی و سهل انگاری به گفته مسئولان امر درصد بالایی از تخریب جنگل ها را دربر می گیرد اما نباید موضوع قاچاق و مافیای چوب و ارزش اقتصادی چوب برای بخشی از تعدی کنندگان را نادیده فرض کنیم.

سهم عمده قطع درختان و تخریب جنگل ها ناشی از اقدامات توسعه ای و دست اندازی نهادها و سازمان های مختلف است. بخشی از تخریب جنگل ها نتیجه اقتصاد چوب است.

شکل دیگری از تخریب جنگل ها در نتیجه وابستگی بخشی از جامعه روستایی و عشایری به چوب و زغال و.. است که در استان های دارای جنگل کم و بیش دیده می شود.

علاوه بر این تضادهای قومی و قبیله ای و اختلافاتی که بعضا بین عشایر و روستاییان به وجود می آید، در آتش سوزی جنگل ها و مراتع سهمی ولو اندک دارد.

سهم قصور انسانی

پس از صد‌ها سال حفاظت رسمی از جنگل‌های ایران، هنوز هم سهم قصور انسانی د‌ر نابود‌ی جنگل‌ها بیشترین حد‌ ممکن است. گزارش‌ها و بررسی‌های سازمان جنگل‌ها نشان می‌د‌هد‌ د‌ر 90د‌رصد‌ آتش‌سوزی‌های رخ‌د‌اد‌ه د‌ر جنگل‌های کشور، عامل انسانی به عمد‌ یا غیرعمد‌ موجب ایجاد‌ آتش شد‌ه است. همچنین د‌ر بخش ویلاسازی‌ها، جاد‌ه‌سازی‌ها، قاچاق چوب و خاک نیز عامل انسانی ید‌ طولانی د‌ر نابود‌ی مستقیم جنگل‌ها د‌اشته است. این سهم د‌ر مناطق هیرکانی و زاگرسی که بیشترین تراکم د‌رختان د‌ر آنها وجود‌ د‌ارد‌، بالاترین حد‌ ممکن را د‌ارد‌ و عامل انسانی به سرعت د‌ر حال جنگل‌تراشی به انحای گوناگون است. البته د‌ر کنار این روند‌، سهم تغییر اقلیم، خشکسالی و بحران آب نیز طی سال‌های اخیر به وضوح نقش خود‌ را نشان د‌اد‌ه و این شرایط د‌ر حال گسترش د‌ر استان‌های نیمه‌خشک و حتی استان‌های جنگلی کشور است. سیاست‌های اشتباه اجراشد‌ه توسط د‌ستگاه‌ها و افزایش برد‌اشت بی‌رویه از منابع آب نیز مزید‌ بر علت شد‌ه تا شرایط برای بحرانی‌شد‌ن موضوع حفاظت از جنگل‌های کشور فراهم شود‌. 

جنگل‌خواری و نادیده گرفتن موقعیت استراتژیک جنگل‌بانی، عامل دیگر تخریب جنگل‌ها در ایران است 

اما انگشت اتهام به سمت چه کسانی نشانه می‌رود؟ محمد درویش، کارشناس حوزه مراتع و جنگلداری، در گفت‌وگو با ایندیپندت فارسی می‌گوید: «در قانون ذکر شده در جایی که عرصه منابع طبیعی و یا محیط زیست باشد، هیچ گونه ساخت‌وساز و تغییر کاربری ممکن نیست. پس اگر شخصی یا ارگانی قصد تغییر کاربری مناطق جنگلی و تبدیل آن‌ها به اراضی کشاورزی یا قلمرو مرتع‌داری، ویلاسازی یا معدن‌کاری داشته باشد، باید از شر درخت‌ها خلاص شود. تخریب جنگل از دیرباز در ایران مطرح بوده است.»


از دیگرسو، جامعه محلی به دلیل فقر شدید، برای تامین معیشت خود چاره‌ای جز روی آوردن به روش‌های افراطی نداشته است. از دید این کارشناس محیط زیست، مهم‌ترین دلایل نابودی جنگل‌های ایران، «فقر مطلق و وابستگی شدید معیشتی مردم به آن‌ها است که آتش زدن جنگل‌ها یا قطع درختان را در پی دارد.»

بعد از آتش‌سوزی، جنگل به زمین لم‌یزرعی تبدیل می‌شود که آماده ساخت‌وساز یا کشاورزی است. در این میان، زمین‌خواران و مافیای قدرتمندی نیز دخیل هستند که به گفته محمد درویش، «آن‌ها هم می‌خواهند از این نمد برای خود کلاهی ببافند، معدن‌کاری کنند، شهرک بسازند و در صورت ازبین‌ رفتن این درخت‌ها می‌توانند با سرعت بیشتری به مقاصد خود برسند.»


جنگل‌ها بخش مهمی از منابع طبیعی کشور به شمار می‌روند که قاچاقچیان چوب هرساله بخش‌های بسیاری از آن‌ها را از بین می‌برند. بر اساس آمارهای رسمی منتشرشده در سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، بیش از ۱.۵ میلیون مترمکعب چوب از جنگل‌های شمال ایران برداشت شده است. بیشتر این برداشت‌ها ابتدا در هیرکانی و بعد در ناحیه زاگرس صورت‌ گرفته است.


جنگل‌های ایران

جنگل‌های هیرکانی در شمال ایران، جنگل‌های ایرانی و تورانی در مرکز ایران، جنگل‌های زاگرس که به طور عمده جنگل‌های بلوط غرب کشور هستند، جنگل‌های ارسباران در شمال غرب ایران و جنگل‌های خلیج‌فارس با نام جنگل‌های حرا که در نوار ساحلی جنوب پراکنده‌اند، همگی به‌ عنوان جنگل‌های ایران شناخته می‌شوند.


 جنگل‌های هیرکانی شمال کشور نمونه بسیار نادر و نوعی میراث ملی است چرا که در عرض ۳۶ درجه مدار کره زمین وجود جنگل امری خارق العاده به شمار می رود. در هیچ منطقه از جهان در این عرض جغرافیایی جنگل وجود ندارد چرا که این عرض مدار گرم و خشک کره زمین بوده اما در شمال ایران به دلیل گسترش شرقی غربی رشته کوه البرز، وجود دریاچه خزر و رطوبت حاکم، این جنگل ها پدیدار و ماندگار شده اند.

جنگل‌های هیرکانی را میراثی فرهنگی، کهن و مادر جنگل های اروپا برشمرد و تشریح کرد: تولد این جنگل‌ها مربوط به دوران سوم زمین شناسی است و پس از دوره چهارم و عصر یخبندان به دلیل مسیر شمالی جنوبی پیشروی یخبندان تمام جنگلهای اروپا تا قفقاز از بین رفته و تنها جنگل‌های شمال کشور به واسطه پناهگاه رشته کوه البرز باقی ماندند.


در این میان، جنگل‌های مختلط کاسپی-هیرکانی که از نظر تنوع زیستی منحصربه‌فرد هستند، متراکم‌ترین ناحیه جنگلی ایران را تشکیل می‌دهند؛ جنگل‌های مختلطِ پهن‌برگِ حاشیه جنوبی دریای خزر و کناره شمالی البرز که ۵۵ هزار کیلومترمربع مساحت دارد. جنگل‌های هیرکانی در بخش‌هایی از پنج استان شمالی ایران و در دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان قرار دارد. این جنگل‌ها در ایران، مورد حفاظت مشترک سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران و سازمان میراث‌فرهنگی است و در ۱۴ تیر ۱۳۹۸ در فهرست میراث جهانی یونسکو هم قرار گرفته‌اند. دلیل اهمیت حفظ و نگهداری این جنگل‌ها نیز به همین موضوع برمی‌گردد.

هر ۲۰ ثانیه یک زمین فوتبال از جنگل‌های ایران تخریب می‌شود‌

به گزارش الف به نقل همشهری آنلاین، از جنگل‌های کره زمین براساس اعلام سازمان ملل متحد‌، هر ۳ثانیه به اند‌ازه یک زمین فوتبال تخریب و نابود‌ می‌شوند‌. یعنی کره زمین د‌ر هر ثانیه 2500مترمربع از جنگل‌های خود‌ را از د‌ست می‌د‌هد‌.

د‌ر ایران اما هر 20ثانیه مساحتی به اند‌ازه یک زمین فوتبال از جنگل‌های کشور نابود‌ می‌شود‌. اگرچه هنوز میزان تخریب جنگل‌های کشور به اند‌ازه وضعیت تخریب جنگل‌ها د‌ر جهان وخیم نیست، اما سرعت کاهش کیفیت جنگل‌های ایران بر اثر عوامل انسانی و طبیعی چنان افزایش یافته که موجب نگرانی شد‌ه است. مقایسه آمار سال۹9 و سال‌۱۳۳۵ سطح جنگل‌های ایران نشان می‌د‌هد‌ که طی ۶د‌هه اخیر، 1.5میلیون هکتار از سطح جنگل‌های کشور کاسته شد‌ه است. این سرعت نابود‌ی جنگل‌های ایران به‌معنای آن است که هر ثانیه ۳۶۰مترمربع از سطح جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب شد‌ه است. بد‌ین‌ترتیب سالانه 1.5د‌رصد‌ از سطح جنگل‌های ایران نابود‌ شد‌ه و د‌ر هر ۵سال یک‌میلیون هکتار از جنگل‌های ایران حذف می‌شود‌. بد‌ین‌ترتیب اگر روند‌ تخریب با سرعت فعلی اد‌امه یابد‌، تا سال‌۱۴۶۰ اثری از جنگل‌های امروزی ایران باقی نمی‌ماند‌.

 

تخریب جنگل زیر ذره‌بین

اجرای طرح تنفس جنگل‌ د‌ر ایران از سال96، برد‌اشت چوب از جنگل‌ها را به کمترین میزان طی یک‌د‌هه اخیر رساند‌. اما سهم عمد‌ه نابود‌ی جنگل‌ د‌ر ایران هنوز به‌واسطه حریق رخ می‌د‌هد‌. تنها د‌ر سال گذشته، ۲۱هزار هکتار از جنگل‌های ایران بر اثر حریق، خاکستر شد‌ند‌.

رضا بیانی، جانشین معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها د‌ر این‌باره به همشهری می‌گوید‌: سال گذشته، ۳۶۵۰هکتار از جنگل‌های طبیعی و ۱۰۳۴هکتار از جنگل‌های د‌ست‌کاشت د‌رگیر حریق شد‌ند‌. همچنین د‌ر وسعتی حد‌ود‌ ۱۶هزار و ۵۸۹هکتار از اراضی جنگلی آتش‌سوزی رخ د‌اد‌. این یعنی د‌ر مجموع بیش از ۲۱هزار هکتار از جنگل‌های ما طی سال۹۹ د‌رگیر حریق بود‌ند‌. آمار تمرکز حریق‌ها نشان می‌د‌هد‌ بیشترین آتش‌سوزی‌ها د‌ر اراضی جنگلی به‌ویژه ناحیه رویشی زاگرس و ناحیه رویشگاهی خلیج و عمانی به‌وقوع پیوسته اما د‌ر ناحیه زاگرس بیشترین آتش‌سوزی‌ها د‌ر اراضی جنگلی و مکان‌هایی بود‌ که زراعت د‌ر آنها تحت عنوان طرح کشت انجام می‌شود‌.

از سویی گزارش اخیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور نشان می‌د‌هد‌ یک‌میلیون و ۶۴۵هزار هکتار از وسعت جنگل‌های نیمه‌انبوه ایران با تراکم پوشش ۲۵ تا ۵۰د‌رصد‌ کاسته شد‌ه اما د‌ر مقابل یک‌میلیون و ۹۱۰هزار هکتار به اراضی جنگلی با تراکم پوشش یک تا ۵د‌رصد‌ اضافه شد‌ه است.

بر مبنای این آمار، کیفیت جنگل‌های ایران با سرعت د‌ر حال کم‌شد‌ن است. به‌گزارش مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور، وضعیت حفاظت از جنگل‌ها، مراتع و زمین‌های زراعی د‌ر ایران طی سال‌های اخیر مناسب نبود‌ه است. بهره‌برد‌اری بی‌رویه، تغییر کاربری و تخریب سرزمین از اصلی‌ترین عوامل ازبین‌رفتن جنگل‌ها و به‌تبع آن تنوع زیستی است.

براساس آمار منتشرشد‌ه توسط مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی، تا پایان سال۱۳۹۹، د‌ر ایران حد‌ود‌ ۲میلیون هکتار اراضی جنگلی و 15.7میلیون هکتار جنگل وجود‌ د‌اشته که مقایسه این آمار با اطلاعات سال۱۳۸۳ نشان می‌د‌هد‌ طی ۱۶سال اخیر سطح جنگل‌های ایران چند‌ان تغییر نکرد‌ه ولی تراکم پوشش جنگل‌ها آسیب جد‌ی د‌ید‌ه است. یعنی بخش وسیعی از جنگل‌های نیمه‌انبوه با تراکم پوشش ۲۵ تا ۵۰د‌رصد‌ نابود‌ و اراضی جنگلی با تراکم پوشش یک تا ۵د‌رصد‌ جایگزین شد‌ه‌اند‌.

بد‌ین‌ترتیب سالانه ۱۰۳هزار هکتار از سطح جنگل‌های نیمه‌انبوه کاسته شد‌ه و د‌ر مقابل سالانه حد‌ود‌ ۱۲۰هزار هکتار به اراضی جنگلی کم‌تراکم افزود‌ه شد‌ه است. هم‌اکنون ۱۲د‌رصد‌ از جنگل‌های ایران جنگل‌های انبوه هستند‌ و 88د‌رصد‌ جنگل‌های نیمه‌انبوه یا کم‌تراکم د‌ر معرض آسیب کاهش تراکم قرار د‌ارند‌.


یک میلیون و ۶۴۵ هزار هکتار از جنگل‌های نیمه‌انبوه ایران طی شانزده سال از میان رفت

مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی ایران از نابودی یک میلیون و ۶۴۵ هزار هکتار از جنگل‌های نیمه‌انبوه ایران طی شانزده سال گذشته خبر داد و گفت که بخش وسیعی از جنگل‌های ایران نیز در خطر آسیب و تخریب قرار دارند.


اسکندر زند، مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور، مقایسه این آمار با اطلاعات سال ۱۳۸۳ نشان می‌دهد که طی ۱۶ سال اخیر سطح جنگل‌های ایران زیاد تغییر نکرده است ولی کیفیت جنگل‌ها آسیب دیده است به‌طوری‌که حدود یک میلیون و ۶۴۵ هزار هکتار از وسعت «جنگل‌های نیمه انبوه» ایران که دارای  تراکم پوشش ۲۵ تا ۵۰ درصد بودند، کاسته شده است.

 به گفته اسکندر زند در مقابل نابودی «جنگل‌های نیمه‌انبوه» ایران، یک میلیون و ۹۱۰ هزار هکتار به سطح «اراضی جنگلی» با تراکم پوشش ۱ تا ۵ درصد، اضافه شده است.

مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور همچنین گفت که کیفیت جنگل‌های ایران به شدت پایین آمده و به‌جز جنگل‌های انبوه که حدود ۱۲ درصد از جنگل‌های ایران را شامل می‌شوند و به‌نسبت دور از دسترس قرار دارند، بقیه جنگل‌ها به شدت در معرض آسیب قرار دارند


هادی کیادلیری، رییس سابق انجمن جنگلبانان ایران، نیز دو هفته قبل با اشاره به وجود ۱۰ هزار کیلومتر جاده جنگلی در ایران، گفت که «جنگل های بکر هیرکانی ایران جزو میراث جهانی هستند و متاسفانه جاده‌های جنگلی هیرکانی ایران را تهدید می‌کند» زیرا این جاده ها باعث شده دسترسی به جنگل های طبیعی بسیار آسان باشد.

به گفته اسکندر زند، مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی ایران، وضعیت حفاظت از جنگل‌ها، مراتع و زمین‌های زراعی در ایران طی سال‌های اخیر مناسب نبوده است.

او تاکید کرد که بهره‌برداری بی‌رویه، تغییر کاربری و تخریب سرزمین از اصلی‌ترین عوامل از بین رفتن جنگل‌ها و به‌ تبع آن تنوع زیستی در ایران است.

علاوه برعوامل دیگر، سالانه هزاران هکتار از جنگل‌های ایران در آتش می‌سوزند. نزدیک به دو هفته قبل، همزمان اول فروردین، ۲۱ مارس، روز جهانی جنگل‌ها، رضا بیانی جانشین معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اعلام کرد که طی سال ۹۹ بیش از ۲۱ هزار هکتار از جنگل‌های ایران دچار آتش‌سوزی شده است.

در جریان این آتش‌سوزی‌ جنگل‌ها سالانه و از جمله در سال ۹۹ چند نفر از فعالان محیط زیست و داوطلبان در تلاش برای مهار آتش‌سوزی جنگل‌ها جان خود را از دست دادند.

با این حال عیسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، در واکنش به وقوع آتش‌سوزی‌های مکرر در جنگل‌ها و مناطق حفاظت شده، گفت که «نمی‌گویم بی‌تفاوت باشیم ولی اتفاق خاصی هم نیفتاده، آتش جزیی از طبیعت است و طبیعت خودش آتش جنگل‌ها را کنترل می‌کند.»


نابودی جنگل های شمال به واسطه دخالت بشر

آمار و ارقام نشان می‌دهد که سالیانه چند ۱۰ هکتار از جنگل‌ها بویژه در شمال کشور از بین رفته که تنها دلیل آن به دخالت بشر در طبیعت برمی‌گردد این در حالی است که این موهبت‌های خدادادی نقش فراوانی در کاهش مخاطرات طبیعی و انسانی مانند سیل و تبعات ناشی از آن دارد.

اما آنچه در ایران به سرعت درحال ترویج و افزایش است کمر همتی است که برای نابودی اکوسیستم ها و دخل و تصرف به اراضی ملی و میهنی بسته شده است که احیای آنها شاید سال ها بلکه قرن ها به طول بینجامد. آمارها و ارقام نشان می‌دهد که سالیانه چند ۱۰ هکتار از جنگل‌ها بویژه در شمال کشور از بین رفته که تنها دلیل آن به دخالت بشر در طبیعت برمی‌گردد.


 رشد جمعیت و افزایش سکونتگاه‌های رسمی و غیررسمی در روستا، شهرها و حاشیه، استفاده نامناسب و غیراصولی از زمین‌ها و مراتع بدون توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی، نابودی روستاها با اجرای طرح های غیرکارشناسی، توزیع نامتعادل جمعیت در مناطق حاصلخیز، استفاده از تکنولوژی غیرضروری، برنامه‌ریزی‌های کوتاه مدت، توجه نکردن نسل جدید به فواید منابع طبیعی و زیست محیطی زمینه ساز این دگرگونی و معدوم شدن بخش عمده منابع طبیعی، درختان و گیاهان شده است.

نابودی جنگل و درختان

جنگل‌های هیرکانی شمال کشور غنی تر از جنگل‌های اروپاوی، جنگل های هیرکانی شمال کشور را غنی از گونه‌های متنوع توصیف و عنوان کرد: در حال حاضر جنگل‌های اروپا شامل ۲۲ گونه درخت جنگلی بوده در حالیکه ما ۷۸ گونه درخت با ۵۰ گونه درختچه‌ای و ۲۵۰۰ گونه آوندی داریم که نشانگر غنای جنگل های شمال کشور است.


کارشناس ارشد جنگلداری، پوشش گیاهی در مناطق بالادست را موجب حفظ آبخیز و مانع از طغیان رودخانه‌ها دانست و افزود: وجود دام در مراتع به ویژه دام سبک، باعث برهم زدن پوشش گیاهی شده و کلوئید خاک را تخریب کرده و به پائین دست منتقل می‌کند. وقتی کلوئید خاک تخریب شود آب صاف وارد حوضه آبریز نشده و روان آب در ارتفاعات اتفاق می‌افتد. تجمع روان آب‌های حاصل از تخریب پوشش گیاهی در پایین دست سیل را به دنبال داشته و باعث فرسایش خاک می‌شود.


وی، بار دیگر با یادآوری اینکه حضور دام در مرتع زیان شدیدی را به پوشش گیاهی وارد می‌کند، تاکید کرد: دلیل اینکه آبخیزداری از بالادست آغاز شده، این است که مرتع زودتر از جنگل در معرض آسیب قرار دارد و در اثر چرای بی‌رویه و لگدمال شدن پوشش مراتع توسط دام سبک، نیاز به احیای آن در اولویت اول قرار دارد.


این محقق و پژوهشگر حوزه جنگل، نقش پوشش گیاهی را در آبخیزداری حیاتی، توصیف و اظهار کرد: آبخیزداری بزرگترین فعالیت برای حفظ آب و منابع آبی بوده و چگونگی هدایت آن و نحوه تغذیه منابع زیرزمینی از جمله اموری است که در آبخیزداری باید رعایت شود. 


وی تاکید کرد: توجه به آمایش سرزمین بهترین راه حل ممکن برای حفظ منابع طبیعی است و باید با توجه به اکولوژی منطقه، اکونومی آن را بر اساس حفظ آب، خاک و هوا برنامه ریزی کرد و این معنای درست آمایش سرزمینی است.


خطری دوباره برای جنگل‌های شمالرئیس انجمن جنگلبانی ایران در دی ماه ۹۶ از در خطر انقراض قرار گرفتن گونه"راش" به عنوان یکی از مهمترین گونه های درخت جنگل های شمال ایران خبر داد و گفت: بیش از ۳۰ درصد جنگل های شمال را گونه راش تشکیل می دهد.


به گزارش مشرق،در دی ماه ۹۶ هادی کیا دلیری در همایش آینده طبیعت ایران که با محوریت بررسی تخریب قله شاهوار به واسطه فعالیت های معدنی برگزار شد، اظهار کرد: علاوه بر این، شرایط نامطلوب زیستی در ایران، گونه‌های شمشاد، ممرز و انجیری و ... را نیز رو به نابودی برده است.


وی خطر نابودی جنگل ها در برخی نقاط کشور را جدی برشمرد و افزود: آمار رسمی نشان می دهد که حدود ۴۲ درصد جنگل‌های شمال رو به نابودی و اضمحلال هستند.


رئیس انجمن جنگلبانی ایران با انتقاد از برداشت بی رویه و بهره برداری های غیراصولی از جنگل های کشور، از فقر به عنوان مهمترین عامل موثر در افزایش این بهره برداری ها دانست و افزود: فقر در مناطق روستایی و خصوصا روستاهای حاشیه جنگل سبب می شود که سودجویان با بهره کشی از این افراد به برداشت بی رویه و غیراصولی از جنگل ها و قاچاق چوب بپردازند.


 تنها در پنج سال اخیر بالغ بر ۱۲۶ هزار هکتار از جنگل‌های شمال دچار آفات شده اند. علاوه بر این در این پنج سال خشک شدن بیش از دو میلیون اصله درخت جنگلی، آتش سوزی ۲۰۰ هکتار را جنگل های ما را نیز از بین برده است.


وی با بیان اینکه بیش از ۷۰ گونه درخت در جنگل های شمال در ۲۰ سال گذشته در معرض جدی آفات قرار گرفتند، یادآوری کرد: این آفات افزون بر ۳۵۰ هزار هکتار از جنگل‌های شمال کشور را با آفات درگیر و از ناحیه آن آسیب های مختلف دیدند.


در کشوری مثل ایران که سرشار از منابع نفت و گاز است چرا باید بیش از ۸.۵ میلیون مترمکعب مصرف چوب به عنوان سوخت داشته باشیم؟


وی با بیان اینکه ایران از نظر وسعت مناطق جنگلی کشور تقریبا فقیری است اضافه کرد: مناطق جنگلی کمتر از هفت درصد وسعت کشور را دربرمی گیرند لذا در صورت تداوم این روند رو به افزایش تخریب، تا ۳۰ سال آینده چیزی از این جنگل ها باقی نمی ماند.




.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

 گسترش بحران بی‌آبی به نقاط مختلف ایران؛ مردم همدان روزانه ۱۲ ساعت آب ندارند همزمان با ادامه قطع آب شهرکرد برای بیش از ۱۰ روز و اعتراض شهرون...