جنگل های سوخته شده در ایران
اطلاعیه سازمان ملل
بازسازی اکوسیستمها از قله کوهها تا اعماق اقیانوسها بهمعنای بازگرداندن آنها و تنوع زیستی موجود در آن اکوسیستم به وضعیت سالم و طبیعی است. برهمین اساس سازمان ملل متحد، دهه سال آینده از سال۲۰۲۱ تا ۲۰۳۰ را بهعنوان دهه «بازسازی اکوسیستمها» نامگذاری کرده است
سازمان ملل متحد خواستار اقدام فوری برای احیای اکوسیستمهای آسیبدیده زمین شده است. این سازمان در اطلاعیهای همه ساکنان زمین یعنی انسانها، حیوانات و گیاهان را برای بقا به اکوسیستمهای سالم وابسته دانست.
براساس اعلام سازمان ملل متحد، هر 3ثانیه، جنگلهای زمین بهوسعت یک زمین فوتبال تخریب میشوند. در یک قرن اخیر نیز نیمی از تالابها نابود شده و تاکنون ۵۰درصد از صخرههای مرجانی جهان از بین رفتهاند.
بر اساس آمار فائو و نیز تازهترین گزارش ارزیابی منابع جهانی جنگلها در سال ۲۰۲۰، تنها ۴.۰۶ میلیارد هکتار از جنگلهای جهان باقی مانده است. از این میزان، فقط حدود ۱.۱۱ میلیارد هکتار جنگلهای بکر و اولیه یا جنگلهای بومی تا حد زیادی بدون تخریب بشر و دستنخورده باقیماندهاند.
هر ثانیه ۳۶۰مترمربع از طبیعت ایران محو میشود
گرچه برآورد دقیق از روند تخریب جنگلها وجود ندارد و نقشهبرداریهای ماهوارهای صورت نگرفته است، اما مقایسه آمار سال98 با آمار سال1335 نشان میدهد که طی 6دهه اخیر، 1.5میلیون هکتار از سطح جنگلهای کشور کاسته شده است.
در هر ثانیه 360مترمربع از سطح جنگلها و مراتع کشور تخریب میشود؛ این یعنی سالانه 1.5درصد از جنگلهای ایران نابود میشوند و در هر 5سال یک میلیون هکتار از جنگلهای ایران نابود میشود. بدینترتیب اگر روند تخریب با سرعت فعلی ادامه یابد، تا سال1460 اثری از جنگلهای امروزی ایران باقی نمیماند.
عوامل طبیعی مانند خشکسالی، یخبندان، سیل و عوامل انسانی مانند بهرهبرداری بیرویه از جنگلها برای تامین چوب صنعتی، تغییر کاربری، آتشسوزی، عدماجرای درست و کامل طرحهای مدیریت جنگل، چرای بیرویه دام، عدماستفاده بهینه از نتایج پژوهشهای علمی درمدیریت جنگلها، عدمجلب مشارکت مردمی در حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها، ضعف قوانین در برخورد با متجاوزین به منابع جنگلی، عوامل اقتصادی و نیازهای معیشتی بهرهبرداران ازجمله عوامل تخریب جنگلها طی دهههای اخیر است.
چقدر منابع طبیعی داشتیم؟
بنا به اطلاعات مرکز آمار ایران، وسعت جنگل مای ایران در سال ۱۹۰۰ در حدود ۱۹ میلیون هکتار بود اما این رقم تا سال ۲۰۱۲ به ۱۴.۴ میلیون هکتار کاهش یافته است. بر پایه اطلاعات موسسه اقتصاد تجارت، تا سال ۲۰۱۵ ،مناطق جنگلی ایران به ۱۰.۷میلیون هکتار کاهش یافته و نابودی ۴۳ درصدی از سال ۱۹۰۰ داشتهاند. بیشترین بخش مناطق جنگلی بازمانده در کوه مای البرز در نزدیکی دریای خزر و در کوه مای زاگرس واقع شدهاند.
پیش از انقلاب صنعتی وضعیت محیطزیست و منابع طبیعی ایران مانند دیگر مناطق جهان بسیار خوب بود به طوریکه در سال ۱۸۴۵ میلادی یک سرهنگ فرانسوی به نام فوری یر وضعیت حیاتوحش استان خراسان را اینگونه توصیف کرده بود: «تقریباً تصور آن انبوه حیوانات قابل صید غیرممکن است. انواع کبک و هوبره در این دشتها به فراوانی یافت میشود. ببر بنگال هم اینجا و آنجا دیده میشود اما پلنگ، کفتار، گرگ، شغال و روباه فراوان است. من هرگز پیشتر آن همه غزال را یک جا ندیده بودم. دشت پر از آن هاست، هر گله ای شامل چند هزار راس است.»
انقلاب صنعتی؛ دوران نابودی
این انقلاب که در بین سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۴۰ میلادی انجام شده بود سالها بعد تاثیرش را روی محیطزیست ایران و جهان گذاشت.
اصلیترین پیامد این انقلاب افزایش شدید جمعیت در جهان بود، این باعث شد تا کشورهای اروپایی از منابع طبیعی خود و کشورهای دیگر استفاده کنند تا نیاز این جمعیت زیاد را تامین کنند، ایران هم یکی از این کشورها بود.
شروع نجات محیطزیست در ایران
از اوایل قرن بیستم، برخی اقدامات برای نجات محیطزیست انجام شد، بهطوری در سال ۱۹۲۸ میلادی برای اولین بار در قانون مدنی کشور، قوانینی در رابطه با شکار مطرح شد.
در زمان جنگ جهانی دوم نیروهای اشغالگر با تفنگهای مدرن و جیپ در دشتها به تعقیب غزال پرداختند و شکار شبانه معمول شد. این باعث نگرانی برخی از شکارچیان حرفهای ایران شد.
اما این روند آنقدر جدی نبود تا اینکه سرانجام بعد از تخریب و نابودی بخشی از محیطزیست ایران پس از انقلاب صنعتی در سال ۱۹۵۷ کانون شکار ایران تشکیل شد. این اتفاق نتیجه کوشش مای بازرگان ثروتمندی به نام منوچهر ریاحی و کمک شاهپور عبدالرضا برادر ناتنی محمدرضا شاه بود.
این اتفاقات درست همزمان با شروع نهضت محیطزیست در اروپا و آمریکا آغاز شد بهطوریکه در سال ۱۹۶۰ در انگلیس وزارت محیطزیست تشکیل شد.
لیلین در این رابطه نوشت: افکار عمومی مخالف این برنامه( کانون شکار) بود زیرا باور عمومی بر آن بود که شکار، پرندگان، و آبزیان، مانند هوا و آب، نعمت خدادادی محسوب میشوند و مشمول مقررات نیستند. بااینحال، طرح و ایده موردحمایت کامل شاه قرار گرفت و مجلس نیز آن را تصویب کرد.
تشکیل سازمان محیطزیست و روزهای خوب محیطزیست ایران
سپس این کانون شکار به سازمان صید و شکار و سرانجام در سال ۱۹۷۱ بعد از ادغام با اداره محیطزیست سازمان محیطزیست ایران تشکیل شد.
طی سالهای دهه ۱۹۷۰ ،سازمان حفاظت محیطزیست با دانشگاه دولتی کلرادو درزمینهٔ مای بسیاری از جمله مواردی که مشاوران آمریکایی به کارکنان ایرانی درزمینهٔ مای مدیریت کمک می کردند، همکاری داشت. فنآوری مای سرشماری هوایی برای نظارت بر جانوران بزرگ در مناطق حفاظت شدهایجاد شدند تا مشخص شود که کدام جمعیت جانوری از شکار کنترل شده بهره مند میشود
سازمان محیطزیست همچنین تمرکز خود را بر فرسایش خاک در مراتع و چراگاه مای کنترل نشده حیوانات خانگی، اعمال کشت و زرع عقب افتاده قرار داد. بیابان زائی در اطراف کویر لوت و نمک نیز از جمله مسائل نگران کننده بود
مشکلات زیستمحیطی دیگری هم مثل افزایش سرعت تخلیه سرعتهای آب، رها شدن قناتها و ... در آن زمان وجود داشت.
افول دوباره محیطزیست
اما در این میان درگیری ایران با مسائل سیاسی مختلف، جنگ و ... باعث شد تا محیطزیست دوباره فراموش بشود.
کارایی سازمان حفاظت محیطزیست شروع به کاهش کرد. با در نظر داشتن دیگر چالش مای فوری داخلی و منطقه ای که ایران با آن مواجه بود، سازمان حفاظت محیطزیست از بودجه ناچیز به شدت آسیب دید.
حیوانات شکاری و جمعیت پرندگان نابودشدهاند. مراتع و دشتها مورد تاخت و تاز و چرای بیش از حد گوسفندان اهلی قرار گرفته اند که این امر بهنوبه خود به تخریب و بیابان زائی، کاهش کارایی خاک، و هجوم گونه مای گیاهی مضر انجامیده است. یوزپلنگها که اکنون در مناطق حفاظت شده خوراک کافی نمییابند، برای یافتن غذا مجبور به طی مسافت طولانی هستند که در این راه یا براثر تصادف با ماشین و یا به دست چوپانها کشته میشوند.
و مشکلاتی که حالا آنها را میبینیم
مدیریت غلط و شاید تغییراقلیم باعث شدهاند که ما اکنون پیامدهای آنها را ببینیم.
آلودگی آبوهوا
شاید بتوان وضعیت کنونی استان خوزستان را در این کلمه خلاصه کرد؛ آلودگی آبوهوا. وضعیت آلودگی منابع آبی امسال در این استان به شکلی بود که مردم اعتراضات گستردهای نسبت به آن انجام دادند.
در این رابطه در تحقیق مرکز پژوهشی آمریکایی آمده است: «در سراسر ایران، پساب صنعتی و خانگی و فاضلاب بهویژه فاضلاب بیمارستانها خاک، رودخانه و آب زیرزمینی را آلوده میکنند. کمتر از چهل درصد جمعیت کشور به تجهیزات تصفیه پساب دسترسی دارند و استفاده از آب بطری بسیار معمول است. بر اساس تحقیقات اخیر، ایران جزو کشورهایی است که بیشترین میزان آب تصفیه نشده فاضلابها را برای آبیاری کشاورزی استفاده میکند و از این راه بهداشت میلیونها شهروند را در معرض خطر قرار داده است.»
آلودگی هوا هم که یکی از مشخصترین مشکلات زیستمحیطی کشورمان است، شهرهای بزرگ زیادی از ایران درگیر آلودگی هوا هستند و در استانهای جنوبی هم که بحران گرد و خاک وجود دارد.
کمبود منابع آب
یک حسابوکتاب ساده نشان میدهد که میزان منابع آبی در ایران بسیار بحرانی است.
با در نظر گرفتن آخرین آب وزارت نیرو منابع آب ایران ۸۸میلیارد مترمکعب است سرانه آب در ایران ۱۱۰۰ مترمکعب به ازای هر نفر است.
براساس شاخص فالکن مارک که یکی از معروفترین شاخصها برای اندازه گیری سرانه آب یک کشور است اگر سرانه آب کمتر از ۱۷۰۰مترمکعب باشد آن کشور درگیر تنش آبی است، اگر این میزان کمتر از ۱۰۰۰ و ۵۰۰ مترمکعب بود کشور دچار کم یابی و کمیابی مطلق آب میشود.
محیطزیست ایران از ساخت سدهای بیرویهای که تعدادی از آنها مسیر رودخانهها را منحرف کرده و باعث تخریب چشمگیر محیطزیست شدهاند، آسیب بسیار دیده است. بهعنوانمثال، سد گتوند در خوزستان بر روی یک تپه نمکی بنا شده است. در نتیجه آبی که اکنون به کارون، طولانیترین رودخانه ایران، میریزد، پرنمک است و زیستگاههای بسیاری را تخریب کرده است.
در مجموع، مانند غرب ایالات متحده در جریان قرن نوزدهم و بیستم، منابع زیرزمینی خودسرانه و بیرحمانه خالی شدهاند. همچنین آب مای سطحی، بهجای آنکه اجازه داده شود مسیر طبیعی خود را که نتیجه میلیونها سال تغییرات طبیعی زمین است طی کنند، هدفمندانه بهجاهای خاصی منحرف شدهاند.
جنگلزدایی و بیابانزایی
این موضوع علل زیادی دارد که ناشی از سیاستهای قبل و بعد از انقلاب است.
در دوران پهلوی توسعه کشاورزی بهویژه به پوشش جنگلی آسیب رساند. در استان خوزستان، زمین مای جنگلی به زمین مای کشت تنباکو، خشخاش و نیشکر تبدیل شدند. در گیلان درختان جنگلی قطع شدند تا چای، برنج و تنباکو کشت شود. بهرهبرداری مای مشابه در مازندران منجر به انقراض گونه ببر ایرانی شد، آخرین آنها در دهه ۱۹۵۰ مشاهده شدهاند.
از انقلاب به بعد، جنگل مای ایران قربانی تخریب فزاینده هستند. به گفته معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، در حدود یکمیلیون هکتار از جنگل مای اکولوژیکی غنی زاگرس براثر پیامدهای تغییرات اقلیمی نابود شدهاند.»
تالابها
وضعیت تالابهای ایران هم اصلاً خوب نیست و اصلیترین نمونه این موضوع دریاچه ارومیه است. این دریاچه سالها است که خشکشده و احیای آن هم روند بسیار سختی داشته و هزینه بسیار زیادی صرف این موضوع شده است.
تالابها بخش مهم هر اکوسیستمی محسوب میشوند و مزایا و ارزش مای منحصربهفرد زیستمحیطی، اجتماعی، و اقتصادی ایجاد میکنند. تلاشها برای رسیدگی به موضوع خشک شدن تالابها، بهطور مشخص در مورد دریاچه ارومیه در جریان است. بااینحال به گفته تجریشی معاون سازمان حفاظت محیطزیست، ۱۸ تالاب ایران بهکلی خشکشدهاند و ۲۴ تالاب هم در وضعیت وخیمی قرار دارند.
جابهجایی جمعیت روستایی
مهاجران خشکسالی شاید یکی از اصلیترین پیامدهای خشکسالی ایران است که به خوبی دارد مشاهده میشود.
به گزارش ایسنا علیمحمد شاعری نماینده مردم بهشهر، نکا و گلوگاه چند روز پیش در این رابطه گفته بود: توسعه نامتوازن و ناعادلانه در کشور شکل گرفته است و به همین دلیل استان مای کمتر توسعهیافته به استان مای توسعهیافته مهاجرت میکنند و تا زمانی که توسعه متوازن و پایدار در هر منطقه شکل نگیرد نمیتوانیم از پدیده مهاجرت جلوگیری کنیم.
مسعود منصور، رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور بهتازگی در پیامی به کمیته جنگلداری فائو اعلام کرد: «با توجه به پیشبینیهای جمعیتی تا سال۲۰۵۰ و نیاز به ۵۹۳میلیون هکتار اراضی جدید برای کشاورزی، تداوم روند تخریب جنگلها و به موازات آن تخریب سرزمین در سطح هشداردهنده ادامه خواهد یافت.»
ویلاسازی در دل جنگلها
به اعتقاد کارشناسان منابع طبیعی، ویلاسازی در دل جنگلها تهدید جدی دیگری است که در استانهای گیلان و مازندران با سرعت نگرانکننده ادامه دارد و دامنه روستاهای دیدنی موجود در دل جنگل هیرکانی را هر روز گستردهتر میکند. دفن زباله نیز بلای دیگری است که موجب شده خاک ارزشمند جنگل و تنوع گیاهی و جانوری موجود با تهدید فرسایش مواجه شود که بیشک به مرگ جنگلها و در نتیجه به تخریب سرزمین میانجامد
اقتصاد چوب
قاچاقچیان چوب هرساله بخشهای بسیاری از آنها را از بین میبرند. بر اساس آمارهای رسمی منتشرشده در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰، بیش از ۱.۵ میلیون مترمکعب چوب از جنگلهای شمال ایران برداشت شده است. بیشتر این برداشتها ابتدا در هیرکانی و بعد در ناحیه زاگرس صورت گرفته است.
زغال
شکل دیگری از تخریب جنگل ها در نتیجه وابستگی بخشی از جامعه روستایی و عشایری به چوب و زغال و.. است که در استان های دارای جنگل کم و بیش دیده می شود.
فقر مطلق و وابستگی شدید معیشتی مردم
از دیگرسو، جامعه محلی به دلیل فقر شدید، برای تامین معیشت خود چارهای جز روی آوردن به روشهای افراطی نداشته است. از دید این کارشناس محیط زیست، مهمترین دلایل نابودی جنگلهای ایران، «فقر مطلق و وابستگی شدید معیشتی مردم به آنها است که آتش زدن جنگلها یا قطع درختان را در پی دارد.»
تجاوز به حریم جنگلها و نابودی عمدی
به گفته کارشناسان، بسیار پیش میآید که کشاورزان، برای آن که روی زمینشان سایه نیفتد، درختان را آتش بزنند یا دامدارها برای آن که بتوانند از علوفههای بیشتر کف جنگل استفاده کنند، درختها را نابود کنند و بسوزانند یا «کتزنی» کنند.
«کتزنی» طبق قانون جرم محسوب میشود و عملی است که در آن، آوندهای درختها را میخشکانند تا درخت به مرور خشک شود زیرا بعد از آن، قطع درخت اشکال ندارد؛ گاهی هم کمکم درختها را آتش میزنند.
تخریب جنگل زیر ذرهبین
اجرای طرح تنفس جنگل
طی سالهای اخیر تمامی عملیات بهرهبرداری در جنگلهای هیرکانی ممنوع شده است. طرح تنفس جنگل با هدف توجه به ابعاد حیاتی خدمات اکوسیستمی این جنگلها به ویژه از منظر تامین آب، حفظ خاک، بهداشت و سلامت، اکوتوریسم، تنوع زیستی و شاخصهای توسعه پایدار از سال95 در حال اجراست. براساس آنچه سازمان جنگلها اعلام کرده، وسعت این طرح در سطحی بالغ بر یک میلیون هکتار اجرا شده و قرار است طبق برنامه با رویکرد حفاظتی و حمایتی و بهرهگیری از جنگلداری چندمنظوره با تأکید بر مشارکت جوامع محلی مدیریت شود. این اقدام میتواند با مشارکت مراجع بینالمللی مرتبط به عنوان الگویی مناسب در امر حفاظت و صیانت از جنگلهای طبیعی توسط سایر کشورها مورد الگوبرداری قرار گیرد.
سهم قصور انسانی
گزارشها و بررسیهای سازمان جنگلها نشان میدهد در 90درصد آتشسوزیهای رخداده در جنگلهای کشور، عامل انسانی به عمد یا غیرعمد موجب ایجاد آتش شده است. همچنین در بخش ویلاسازیها، جادهسازیها، قاچاق چوب و خاک نیز عامل انسانی ید طولانی در نابودی مستقیم جنگلها داشته است. این سهم در مناطق هیرکانی و زاگرسی که بیشترین تراکم درختان در آنها وجود دارد، بالاترین حد ممکن را دارد و عامل انسانی به سرعت در حال جنگلتراشی به انحای گوناگون است. البته در کنار این روند، سهم تغییر اقلیم، خشکسالی و بحران آب نیز طی سالهای اخیر به وضوح نقش خود را نشان داده و این شرایط در حال گسترش در استانهای نیمهخشک و حتی استانهای جنگلی کشور است. سیاستهای اشتباه اجراشده توسط دستگاهها و افزایش برداشت بیرویه از منابع آب نیز مزید بر علت شده تا شرایط برای بحرانیشدن موضوع حفاظت از جنگلهای کشور فراهم شود.
آتش به جان جنگلها
تنها در سال گذشته، ۲۱هزار هکتار از جنگلهای ایران بر اثر حریق، خاکستر شدند.
بیشترین تخریب جنگلهای ایران در دو سال گذشته، در آتشسوزیهای گسترده و قطع درختان جنگلی گزارش شده است. بر اساس آمار دولتی، در سال ۱۳۹۹، یک هزار و ۲۰۰ مورد آتشسوزی در جنگلها و مراتع کشور به وقوع پیوسته است. سازمان جنگلها، مساحت درگیر با آتشسوزیها را ۱۲ هزار و ۵۰۰ هکتار اعلام کرد. جانشین معاون امور جنگل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ایران نیز فروردینماه اعلام کرد که در آتشسوزیهای سال گذشته، بیش از ۲۱ هزار هکتار از جنگلها و اراضی جنگلی ایران آتش گرفتهاند.
بیشترین آتشسوزیها در سال ۱۳۹۹ در اراضی جنگلی به ویژه ناحیه رویشی زاگرس و خلیج عمانی به وقوع پیوست. یکی از خسارتهای جبرانناپذیر به جنگلها هم در سال گذشته، آتشسوزی گسترده منطقه حفاظت شده «خائیز» در کهکیلویه و بویراحمد در جنوب غربی ایران بود که به سوختن بیش از ۱۰ هزار هکتار از عرصه جنگلهای زاگرس در جنوب غربی ایران منجر شد. این منطقه گرمسیری با پوشش گیاهی و جانوری متنوع خود، از سال ۱۳۷۷ به عنوان منطقه حفاظت شده ملی، ثبت شده است.
سال پیش رو، سال خشکسالی است و تنها در ۱۰ روز آغاز فروردینماه، بیش از ۳۰ مورد آتشسوزی در جنگلهای کشور به وقوع پیوسته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی ایران، آتشسوزی برای مراتع و جنگلها در کشور یک تهدید دائمی است. در عین حال، گرمایش جهانی زمین نیز به این مسئله دامن زده است.
هرسال هزاران هکتار از جنگلهای ایران طعمه حریق میشوند. نداشتن تجهیزات مناسب برای خاموش کردن آتشسوزی جنگلها در ایران از جمله مهمترین نکات در گسترش آتشسوزیها به شمار میرود. در حالی که جنگلبانان و نیروی اطفای حریق به انواع تجهیزات از جمله آتشکوب، دمنده و بالگرد آبپاش نیاز دارند، بیشتر نیروهای کمکی هستند که برای خاموش کردن حریق، با بیل و سطل به محل آتشسوزی میرسند.
ماده ۱۶ قانون حفاظت بهسازی
در مسئله آتش سوزی جنگلها با دو موضوع مواجه هستیم؛ ابتدا باید این تفکیک صورت بگیرد که آیا اراضی جنگلی و اراضی ملی در محدوده مناطق چهارگانه یعنی مناطق موضوع بند الف ماده ۳۰ قانون حفاظت بهسازی، یعنی پارک ملی، منطقه حفاظت شده، اثر طبیعی ملی و پناهگاه حیات وحش هست یا در محدوده مناطق آزاد قرار دارد؟
سازمان جنگلها
چنانچه اراضی جنگلی در محدوده مناطق آزاد باشد، طبق تبصره ماده ۴۷ قانون حفاظت از جنگلها و مراتع، مسئولیت اطفای حریق بر عهده سازمان جنگلبانی است.» این قانون مصوب سال ۱۳۴۶ است که این سازمان، جنگلبانی نام داشت؛ این سازمان در حال حاضر، «سازمان جنگلها» نامیده میشود.
ماده ۴۷ قانون حفاظت و بهسازی
طبق تبصره ماده ۴۷ قانون حفاظت و بهسازی، به صرف درخواست سازمان جنگلبانی، تمام دستگاههای دولتی و لشکری مکلفاند کلیه نیروها و امکانات خود را برای اطفای حریق گسیل کنند. در صورتی که دستگاهها قصور کنند و در این خصوص اقدام سریع انجام ندهند، به مجازات مقرر در همین تبصره محکوم خواهند شد.
محدوده مناطق چهارگانه
اما چنانچه آتشسوزی در محدوده مناطق چهارگانه باشد، با توجه به این که بنا بر قانون، سازمان محیط زیست مسئول حفاظت و بهسازی مدیر مناطق چهارگانه است و طبق ماده ۱۶ قانون حفاظت بهسازی، سازمان محیط زیست، قائم مقام قانونی تمام موسسات و سازمانهای مربوطه دولتی در این مناطق یعنی قائم مقام دولت شناخته میشود، لذا مدیریت و حفاظت از این مناطق نیز در زمان اطفای حریق برعهده سازمان محیط زیست است.
بر اساس برنامه ششم توسعه، دولت به تشکیل یگان پیشرفته اطفای حریق مکلف شده است. این یگان هنوز در ایران تشکیل نشده و دولت حتی لایحه آن هم برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال نکرده است. به گفته این حقوقدان، «اگر یگان پیشرفته اطفای حریق ایجاد شود، تمام امکانات لجستیکی و نیروی انسانی و تمام امکانات، در دست یک فرمانده واحد که زیر نظر دولت است قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب بروکراسی موجود برای در اختیار گرفتن وسائل لجستیکی اطفای حریق از سازمانهای لشکری، از سر راه برداشته، در زمان، صرفه جویی و آتش سریعتر مهار میشود.»
بعد از آتشسوزی، جنگل به زمین لمیزرعی تبدیل میشود که آماده ساختوساز یا کشاورزی است
بعد از آتشسوزی، جنگل به زمین لمیزرعی تبدیل میشود که آماده ساختوساز یا کشاورزی است. در این میان، زمینخواران و مافیای قدرتمندی نیز دخیل هستند که به گفته محمد درویش، «آنها هم میخواهند از این نمد برای خود کلاهی ببافند، معدنکاری کنند، شهرک بسازند و در صورت ازبین رفتن این درختها میتوانند با سرعت بیشتری به مقاصد خود برسند.»
آمار منتشرشده
جنگلهای هیرکانی شمال کشور غنی تر از جنگلهای اروپاوی، جنگل های هیرکانی شمال کشور را غنی از گونههای متنوع توصیف و عنوان کرد: در حال حاضر جنگلهای اروپا شامل ۲۲ گونه درخت جنگلی بوده در حالیکه ما ۷۸ گونه درخت با ۵۰ گونه درختچهای و ۲۵۰۰ گونه آوندی داریم که نشانگر غنای جنگل های شمال کشور است.
رضا بیانی، جانشین معاون امور جنگل سازمان جنگلها در اینباره به همشهری میگوید: سال گذشته، ۳۶۵۰هکتار از جنگلهای طبیعی و ۱۰۳۴هکتار از جنگلهای دستکاشت درگیر حریق شدند. همچنین در وسعتی حدود ۱۶هزار و ۵۸۹هکتار از اراضی جنگلی آتشسوزی رخ داد. این یعنی در مجموع بیش از ۲۱هزار هکتار از جنگلهای ما طی سال۹۹ درگیر حریق بودند. آمار تمرکز حریقها نشان میدهد بیشترین آتشسوزیها در اراضی جنگلی بهویژه ناحیه رویشی زاگرس و ناحیه رویشگاهی خلیج و عمانی بهوقوع پیوسته اما در ناحیه زاگرس بیشترین آتشسوزیها در اراضی جنگلی و مکانهایی بود که زراعت در آنها تحت عنوان طرح کشت انجام میشود.
از سویی گزارش اخیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور نشان میدهد یکمیلیون و ۶۴۵هزار هکتار از وسعت جنگلهای نیمهانبوه ایران با تراکم پوشش ۲۵ تا ۵۰درصد کاسته شده اما در مقابل یکمیلیون و ۹۱۰هزار هکتار به اراضی جنگلی با تراکم پوشش یک تا ۵درصد اضافه شده است.
بر مبنای این آمار، کیفیت جنگلهای ایران با سرعت در حال کمشدن است. بهگزارش مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور، وضعیت حفاظت از جنگلها، مراتع و زمینهای زراعی در ایران طی سالهای اخیر مناسب نبوده است. بهرهبرداری بیرویه، تغییر کاربری و تخریب سرزمین از اصلیترین عوامل ازبینرفتن جنگلها و بهتبع آن تنوع زیستی است.
براساس آمار منتشرشده توسط مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی، تا پایان سال۱۳۹۹، در ایران حدود ۲میلیون هکتار اراضی جنگلی و 15.7میلیون هکتار جنگل وجود داشته که مقایسه این آمار با اطلاعات سال۱۳۸۳ نشان میدهد طی ۱۶سال اخیر سطح جنگلهای ایران چندان تغییر نکرده ولی تراکم پوشش جنگلها آسیب جدی دیده است. یعنی بخش وسیعی از جنگلهای نیمهانبوه با تراکم پوشش ۲۵ تا ۵۰درصد نابود و اراضی جنگلی با تراکم پوشش یک تا ۵درصد جایگزین شدهاند.
بدینترتیب سالانه ۱۰۳هزار هکتار از سطح جنگلهای نیمهانبوه کاسته شده و در مقابل سالانه حدود ۱۲۰هزار هکتار به اراضی جنگلی کمتراکم افزوده شده است. هماکنون ۱۲درصد از جنگلهای ایران جنگلهای انبوه هستند و 88درصد جنگلهای نیمهانبوه یا کمتراکم در معرض آسیب کاهش تراکم قرار دارند.
اسکندر زند، مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور، مقایسه این آمار با اطلاعات سال ۱۳۸۳ نشان میدهد که طی ۱۶ سال اخیر سطح جنگلهای ایران زیاد تغییر نکرده است ولی کیفیت جنگلها آسیب دیده است بهطوریکه حدود یک میلیون و ۶۴۵ هزار هکتار از وسعت «جنگلهای نیمه انبوه» ایران که دارای تراکم پوشش ۲۵ تا ۵۰ درصد بودند، کاسته شده است.
به گفته اسکندر زند در مقابل نابودی «جنگلهای نیمهانبوه» ایران، یک میلیون و ۹۱۰ هزار هکتار به سطح «اراضی جنگلی» با تراکم پوشش ۱ تا ۵ درصد، اضافه شده است.
مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور همچنین گفت که کیفیت جنگلهای ایران به شدت پایین آمده و بهجز جنگلهای انبوه که حدود ۱۲ درصد از جنگلهای ایران را شامل میشوند و بهنسبت دور از دسترس قرار دارند، بقیه جنگلها به شدت در معرض آسیب قرار دارند
هادی کیادلیری، رییس سابق انجمن جنگلبانان ایران، نیز دو هفته قبل با اشاره به وجود ۱۰ هزار کیلومتر جاده جنگلی در ایران، گفت که «جنگل های بکر هیرکانی ایران جزو میراث جهانی هستند و متاسفانه جادههای جنگلی هیرکانی ایران را تهدید میکند» زیرا این جاده ها باعث شده دسترسی به جنگل های طبیعی بسیار آسان باشد.
به گفته اسکندر زند، مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی ایران، وضعیت حفاظت از جنگلها، مراتع و زمینهای زراعی در ایران طی سالهای اخیر مناسب نبوده است.
او تاکید کرد که بهرهبرداری بیرویه، تغییر کاربری و تخریب سرزمین از اصلیترین عوامل از بین رفتن جنگلها و به تبع آن تنوع زیستی در ایران است.
علاوه برعوامل دیگر، سالانه هزاران هکتار از جنگلهای ایران در آتش میسوزند. نزدیک به دو هفته قبل، همزمان اول فروردین، ۲۱ مارس، روز جهانی جنگلها، رضا بیانی جانشین معاون امور جنگل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اعلام کرد که طی سال ۹۹ بیش از ۲۱ هزار هکتار از جنگلهای ایران دچار آتشسوزی شده است.
در جریان این آتشسوزی جنگلها سالانه و از جمله در سال ۹۹ چند نفر از فعالان محیط زیست و داوطلبان در تلاش برای مهار آتشسوزی جنگلها جان خود را از دست دادند.
خطری دوباره برای جنگلهای شمالرئیس انجمن جنگلبانی ایران در دی ماه ۹۶ از در خطر انقراض قرار گرفتن گونه"راش" به عنوان یکی از مهمترین گونه های درخت جنگل های شمال ایران خبر داد و گفت: بیش از ۳۰ درصد جنگل های شمال را گونه راش تشکیل می دهد.
وی خطر نابودی جنگل ها در برخی نقاط کشور را جدی برشمرد و افزود: آمار رسمی نشان می دهد که حدود ۴۲ درصد جنگلهای شمال رو به نابودی و اضمحلال هستند.
رئیس انجمن جنگلبانی ایران با انتقاد از برداشت بی رویه و بهره برداری های غیراصولی از جنگل های کشور، از فقر به عنوان مهمترین عامل موثر در افزایش این بهره برداری ها دانست و افزود: فقر در مناطق روستایی و خصوصا روستاهای حاشیه جنگل سبب می شود که سودجویان با بهره کشی از این افراد به برداشت بی رویه و غیراصولی از جنگل ها و قاچاق چوب بپردازند.
تنها در پنج سال اخیر بالغ بر ۱۲۶ هزار هکتار از جنگلهای شمال دچار آفات شده اند. علاوه بر این در این پنج سال خشک شدن بیش از دو میلیون اصله درخت جنگلی، آتش سوزی ۲۰۰ هکتار را جنگل های ما را نیز از بین برده است.
وی با بیان اینکه بیش از ۷۰ گونه درخت در جنگل های شمال در ۲۰ سال گذشته در معرض جدی آفات قرار گرفتند، یادآوری کرد: این آفات افزون بر ۳۵۰ هزار هکتار از جنگلهای شمال کشور را با آفات درگیر و از ناحیه آن آسیب های مختلف دیدند.
در کشوری مثل ایران که سرشار از منابع نفت و گاز است چرا باید بیش از ۸.۵ میلیون مترمکعب مصرف چوب به عنوان سوخت داشته باشیم؟
وی با بیان اینکه ایران از نظر وسعت مناطق جنگلی کشور تقریبا فقیری است اضافه کرد: مناطق جنگلی کمتر از هفت درصد وسعت کشور را دربرمی گیرند لذا در صورت تداوم این روند رو به افزایش تخریب، تا ۳۰ سال آینده چیزی از این جنگل ها باقی نمی ماند.
آتشسوزی جنگلها را بزرگ نکنید
عیسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، در واکنش به وقوع آتشسوزیهای مکرر در جنگلها و مناطق حفاظت شده، گفت که «نمیگویم بیتفاوت باشیم ولی اتفاق خاصی هم نیفتاده، آتش جزیی از طبیعت است و طبیعت خودش آتش جنگلها را کنترل میکند.»
این، واکنش عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست ایران، به سوختن حدود یک هزار و ۵۰۰ هکتار از جنگلهای ایران تا خردادماه سال ۱۳۹۹ بود. رئیس سازمان محیط زیست با عنوان کردن این که «از ۱۰۰ میلیون هکتار از جنگلها و مراتع کشور، کمتر از یک هزار و ۵۰۰ هکتار از فروردین تاکنون دچار آتشسوزی شده است و طبیعت، خود آتش را کنترل میکند» مورد انتقاد شدید کارشناسان محیطزیست قرار گرفت. چرا که تنها هفت درصد از سطح کل کشور دارای پوشش جنگلی است و هر متر جنگل و هر یک تنه درخت، برای کشور ما حیاتی است.
چه راهکاری داریم؟
وضعیت محیطزیستی ایران فاجعهبار است اما یک سره ناامید کننده نیست. باگذشت زمان - در صورت اجرای برنامه مای معقول حفاظت و مدیریت - پوشش گیاهی و حیاتوحش پارکها و مناطق حفاظت شده از جمله رودخانهها و تالابها میتواند جان تازهای بیابد. بهعنوان اقدام فوری، سازمان حفاظت محیطزیست باید محدوده مناطق حفاظت شدهای را که به علت نبوِد کافی آب و غذا رویش پذیر نیستند کاهش دهد.
ایران تعداد زیادی کارشناس بسیار شایسته در همه رشته مای مربوط به محیطزیست دارد. اما درصد ناچیزی از سیاستگذاران، متعهد به اتخاذ تصمیمگیری مای سیاسی و مالی در سطوح بالای دولتی هستند. واضح است که رهبران ایران باید به اتفاقنظر درزمینهٔ باز توسعه محیطزیست برسند و برنامه مای عملیاتی مناسب و پاسخگوی زمان را بپذیرند و اعمال کنند.
بهعنوان بخشی از برنامه بازسازی توسعه کشور، دولت باید مشخص کند که واردات کدام گونه محصولات کشاورزی و محصولات دیگر از نظر اقتصادی به صرفهتر از تولید داخلی است . کارکرد کنونی ناکارا و پرهزینه است.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر