۱۴۰۰ مرداد ۲۴, یکشنبه

 بحران آب در خوزستان و تروریسم اسلامی سید علی خامنه ای

Khouzistan — Wikipédia

.خوزستان تشنه است. هوا که ندارد، هیچ! بی‌آبی آن نیز به حد اعلا رسیده است


دلایل کم آبی خوزستان چیست؟


ابتدا دلایل کمبود و بحران آب در استان خوزستان را بررسی می‌کنیم و در انتها به عمده ترین و مهم ترین دلیل بحران آب که به دلیل بی کفایتی مدیران جمهوری اسلامی از جمله نقش مستقیم سید علی خامنه ای در این بحران می پردازیم.



حتی عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست دولت روحانی، دو سال پیش خوزستان را تا حداقل ۵۰ سال روئین‌تن می‌دانست و می‌گفت: «خوزستان قدرت بازسازی دارد و تنها استانی است که حداقل تا ۵۰ سال آینده هرگز مشکل آب پیدا نخواهد کرد. در ۵۰ سال آینده تمام ایران به‌جز خوزستان و حاشیه رود ارس مشکل آب پیدا می‌کنند.»


اما چه شد که کار به اینجا رسید و چرا پیش بینی رئیس سازمان محیط زیست ایران اشتباه از درآمد؟ یا شاید این یک پیش بینی نبود، بلکه سرپوش گذاشتن به اشتباهات رهبری و انحراف افکار جامعه از واقعیت بود.

همانطور که در این روزها خطاهای فاحش رهبری در مساله کرونا فاجعه انسانی در ایران ایجاد کرده است و دیگران وظیفه سرپوش گذاشتن به خطاهای رهبری را به عهده می‌گیرند و رهبر حتی حاظر به عذرخواهی از مردم نیست.


خوزستان علاوه بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی، مشکل کمبود شدید آب نیز دارد. آب نه تنها برای آشامیدن، که برای کشاورزی، دامداری، ماهیگیری، و صنایع نیز ضروری است. در کشوری مانند ایران که فقر معضلی جدی است، کمبود آب به قطع برق، بی‌کاری و حاشیه‌نشینی می‌انجامد. اکنون، بی‌آبی شدید در میانه موج پنجم بیماری همه‌گیر کرونا مردم خوزستان را به نقطه انفجار رسانده است.



بحران کم آبی فقط یک چالش زیست محیطی نیست بلکه عوارض اجتماعی، فرهنگی و امنیتی دارد. آب اصولاً مایه حیات و شکل‌دهنده تمدن‌ها است و تمدن‌های مهم ایران باستان پیرامون کارون شکل گرفته است. در بحران اخیر در تالاب هورالعظیم بررسی اخیر ما نشان می‌دهد نزدیک به 40 خانوار کشاورز که مرزنشین بودند و سال‌ها در این منطقه زندگی می‌کردند، مجبور به ترک خانه شده و در حاشیه اهواز به شکل نامناسب ساکن شدند.


 پدیده مهاجرت مرزنشین‌ها و خالی شدن مرزها یک عارضه جدی امنیتی است؛ زیرا این افراد نقش مهمی در حفاظت از مرزها دارند.



خوزستان؛ منطقه‌ای همیشه پرفریاد


مردم خوزستان همیشه اهل اعتراضند ولی معمولا صدای اعتراض‌شان شنیده نمی‌شود. براساس آمار در سال۹۷ چیزی حدود ۳۰۰ تجمع و تحصن صنفی و غیرصنفی در استان برپا شده است و در این زمینه در کشور رتبه اول را دارند. در همین روزها کارگران کارخانه نیشکر هفت‌تپه در خیابان‌های شوش، برای عدم‌پرداخت حقوق و مشخص‌نشدن تکلیف خلع ید صاحبان کارخانه در حال اعتراضند. همه اینها با توجه به قابلیت‌ها و فرصت‌های استان برای مردم عجیب است.



و اما در ماجرای آب، بیش از 20 سال است که مردم به شیوه‌های مختلف زخم خورده‌ و اعتراض کرده‌اند ولی شنیده نشد. نمایندگان خوزستان در مجلس در ابتدای طرح‌های انتقال آب در دهه‌80 اعتراض کردند ولی شنیده نشد. مردم استان در 10سال گذشته هر هفته تجمع‌های کوچکی را در مناطق مختلف استان داشتند و شنیده نشد. زنجیره انسانی کنار کارون داشتند و حتی اعتراضات بزرگی مانند اتفاقاتی که در خرمشهر در ماجرای خبر انتقال آب به بصره در سال ۹۷ صورت گرفت ولی... در همه اینها مردم فریاد زدند ولی صدایی شنیده نشد و همه از کنار آن گذشتند.



اصلی‌ترین خواسته مردم، آب و بازکردن سدهای استان و پایان خشکسالی بود؛ خشکسالی بی‌سابقه‌ای که پیرمردهای روستاهای سوسنگرد هم نمونه آن را به یاد نمی‌آوردند.



اما بزرگ‌تر از ماجرای خشکسالی ماجرای بی‌توجهی بود، درحالی‌که مزارع شلتوک خشک شده بودند و هر روز گاومیشی از تشنگی می‌مرد، برخی مسئولان کل ماجرا را منکر می‌شدند. این وسط رسیدن آب رودخانه زاینده‌رود اصفهان در تابستان و شادی مردم آن منطقه نیز بنزینی روی آتش شد. همه این اتفاقات را مردم در فضای مجازی می‌دیدند.



مردم دشت آزادگان، هویزه و علی‌الخصوص سوسنگرد بعد از جنگ تحمیلی عراق با اینکه جنگ ‌زده بودند هیچ مزاحمتی برای دولت ایجاد نکردند. مردم حتی در سیل هم که روستاها و محصولات‌شان زیر‌آب می‌رفت همکاری داشتند. همزمان تالاب هورالعظیم هم جلوی چشم‌شان خشک شد.



سوسنگرد مهم‌ترین شهر شهرستان دشت آزادگان است. در اعتراضات اخیر بیشترین حضور مردم و مدت تجمع در این منطقه بوده است، با تجمعاتی که تا 12هزار نفر تخمین زده می‌شود. بیشترین خسارت از بی‌آبی را هم دیدند.



اعتراضات نه روزه خوزستان را می‌توان به 2مدل تقسیم کرد؛ اول شهرهایی که مستقیم درگیر مشکلات آب بودند، مانند سوسنگرد، حمیدیه، بستان، رفیع، شادگان و دوم شهرهایی که در حمایت از این نقاط به اعتراض پرداختند. در عین حال به‌خاطر سیستم عشیره‌ای، بخشی از مناطق به حمایت عشیره‌ای از مناطق کم‌آب پرداختند. بخشی از مردم هم به‌خاطر مشکلات حاشیه‌نشینی، فقر و تبعیضی که در مناطق خود دارند همیشه آماده اعتراضند. از این مناطق دوم می‌توان به ماهشهر، خرمشهر و مناطقی از اهواز مثل کوی علوی، کوت عبدالله و ملاشیه اشاره کرد.



پلیس با هدف تمام‌کردن تحصن به میدان آمده بود و مردم را با این سؤال مواجه کرد که با توجه به مسالمت‌آمیز‌بودن اعتراضات، چرا یگان ویژه با نیرو وارد شهر شده؟ حتی تعدادی از مردم هم برای دیدن اتفاقات از خانه خود خارج می‌شدند. این اتفاق باعث افزایش خشونت‌ها شد. وقتی با آنها حرف می‌زدی از نوجوان فلافل‌فروشی می‌گفتند که با سر و روی خونی به خانه رفته یا لبنیات‌فروشی که بی‌گناه دستش شکسته است.



در این اعتراضات حداقل 9 نفر کشته و صدها نفر بازداشت و تعداد نامعلومی زخمی شدند.



سوسنگرد با اینکه مهم‌ترین نقطه اعتراضات بوده ولی کشته نداشت اما حدود300 نفر در این اتفاقات بازداشت شدند و حتی طلاب حوزه علمیه امام صادق هم در اعتراضات به‌عنوان میانجی وارد شدند که البته کتک و گاز اشک‌آور هم خوردند.



در تاریخ 28 ژوئیه 2010، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه‌ای دسترسی به آب را یک «حق بشری» برای تمام انسان‌ها اعلام کرد. با این وجود، رژیم ایران در تقابل با این قطعنامه، بحران آب در این کشور و همچنین سایر مشکلات زیست‌محیطی را به طور عمده نادیده گرفته است.



سند ۲۰۳۰ یونسکو (اصل دوم،ششم و پانزدهم)


۲- پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار 


۶- تضمین در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه


۱۵- حفاظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستم های زمینی، مدیریت پایدار جنگل ها، مبارزه با بیابان زایی، متوقف و معکوس نمودن فرسایش زمین و توقف از بین بردن تنوع زیستی 




ابتدا دلایل اصلی بحران آب را از زبان نماینده مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی بیان میکنیم.


علی ساری، نماینده مردم اهواز در مجلس می گوید :


درباره بحران آب در استان خوزستان جای تاسف دارد که وزارت نیرو بحث انتقال آب را به شدت دنبال می‌کند و هنوز اصرار دارد که مدیریت غلط آب را ادامه دهد، چرا که این وزارتخانه ساده‌ترین راه‌حل‌ها را دنبال می‌کند. این در حالی است که مهمترین کار در مناطقی که دچار بحران کم‌آبی هستند، انتقال آب نیست. استفاده از آب‌شیرین‌کن‌هاست. با وجود این، برخی‌ها سعی دارند لقمه را از دور گردن در دهان خود بگذارند و سعی نمی‌کنند به‌طور اساسی سرراست‌ترین کار را انجام دهند.


ریشه اصلی مشکلات آب خوزستان کجاست؟


واقعیت این است که در ارتباط با موضوع آب خوزستان سهل‌انگاری‌های زیادی از سمت وزارت نیرو در زمان صدارت آقای چیت‌‌چیان دیده شده است. اینکه چرا او تا این حد سهل‌‌انگاری داشته بنده هنوز نتوانستم به اجماعی برسم، اما به موجب ماحصل اقدامات آقای چیت‌چیان مجمع استان خوزستان به شدت در این قضیه ورود کرد و دیدید که در ارتباط با موضوع بحران آب زمانی که نامه محرمانه انتقال آب کارون و اعتبارات مربوطه منتشر شد، چه فرآیندی در مجلس اتفاق افتاد.



این در حالی است که سال گذشته نیز دولت طی مصوبه‌ای استان خوزستان را به پنج بخش مرکز، شمال غرب، شمال شرق، جنوب غرب و جنوب شرق تقسیم کرد و قرار شد که موضوع آب و فاضلاب به کل در استان خوزستان جمع شود، اما دو فاکتور در عملیاتی کردن این پروژه مهم موثر بود که مانع از پیشبرد اهداف شد.



به بیان دیگر، می‌توان گفت آقای محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه در هر موضوعی ورود پیدا می‌کند که این مساله موجب می‌شود برای بحران آب خوزستان وقت کمتری بگذارد و به‌طور ناخواسته شالوده پروژه آب آن‌ طور که باید و شاید در خوزستان قوام پیدا نکند. دلیل دوم مربوط به عملکرد وزارت نیرو و سازمان برنامه و بودجه است.



به یاد دارم جلسه افتتاحیه پروژه آب در دفتر آقای نوبخت برگزار شد و ایشان قول داد که هر سه ماه یکبار گزارش مفصلی ارائه دهد، اما آقای نوبخت به علت آنکه با برنامه‌ریزی آشنا نیست و در یکی از سازمان‌های برنامه‌‌ریز کشور قرار دارد تقریبا وقتی می‌گوید باشد، عملا باشد آن در حد همان وجود اعتبار است، یعنی حتی تا روز بعد هم اعتبار ندارد. از این رو به روند پروژه آب اعتراض شد.



به این دلیل که مدیریت، کنترل و عملکرد او و سازمان برنامه‌ریزی ضعیف بود. به کرات از طریق آقای حمیدرضا جانباز، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور روی پروژه آب کار و سعی شد با جلساتی که در دفتر ایشان تشکیل شد، روند پروژه را کنترل کنیم که به چه نحوی است، اما ایشان هم در یک تراکم کاری گیر کردند و متاسفانه ما دوباره با مشکلاتی رو به رو هستیم. با وجود این، به اقدامات ایشان در همان جلسه نمی‌توان خرده گرفت.



امسال شرایط جوی و میزان بارش نامناسب بوده است و دیگری نیز به مساله انتقال آب برمی‌گردد. اگر به مساله انتقال آب از زمان صفویان توجه کنید متوجه ناکامی آن خواهید شد. البته مجددا انتقال آب کارون در دولت وقت در سال 1328 شروع و سال 1332 هم بخش مهم آب کوهرنگ به سمت فلات مرکزی منتقل شد.



حال شما به تونل‌هایی که در سنوات گذشته و حتی اخیرا زده می‌شود، نگاه کنید. جای تاسف دارد که وزارت نیرو بحث انتقال آب را به شدت دنبال می‌کند و هنوز اصرار دارد که مدیریت نادرست آب را ادامه دهد، یعنی این وزارتخانه ساده‌ترین راه‌حل‌ها را دنبال می‌کند.



پیشنهاد نماینده مجلس چیست؟


مهم‌ترین کار در مناطقی که دچار بحران کم‌آبی هستند، انتقال آب نیست. استفاده از آب شیرین‌کن‌هاست. بنابراین فقط و فقط منابع آبی از طریق آب شیرین‌کن‌ها تهیه می‌شوند. با این حال چنین رویکردی شدنی است و در گوشه دیگر دنیا عملیاتی شده است.



از سوی دیگر، تمرکز روی انتقال آب دریا یا آب‌های آزاد به داخل نقاط مورد نظر، بهینه‌سازی مصرف آب کشاورزی، احداث نکردن کارخانه‌های جدید در نقاطی که آب ندارند و انتقال کارخانه‌های قدیم به نزدیک آب‌های آزاد از جمله اقداماتی است که باید دنبال شود. نه صرفا اقداماتی که آب را در مواجهه با بحران‌ها از این منطقه به آن منطقه انتقال می‌دهند.


چیزی که از صحبت های نماینده مجلس دستگیرمان می شود در واقع انحراف افکار از موضوع اصلی بحران آب و به گردن دیگران انداختن و مقصر دانستن ارگان های مختلف و در نهایتا گیج کردن افکار عمومی است.

ضمن اینکه استفاده از آب شیرین کن ها واقعا هزینه بر است و پاسخگوی بحران آب خوزستان نیست چرا که خوزستان با بحران بیش از شش میلیارد متر مکعب آب در سال درگیر است.



 به چه علتی پروژه‌های آب روستایی ناکارآمد می‌مانند؟


در حال حاضر ۷۰۲ روستای استان فاقد یا دارای تنش آبی بوده که عمدتاً با تانکر آبرسانی سیار می شوند. در سال جاری آبرسانی به ۵۳۱ روستای فاقد آب یا دارای تنش آبی هدف گذاری شده است که اعتبار مورد نیاز آن به مبلغ چهار هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال با مشارکت دولت (۳ هزار میلیارد ریال) و بنیاد برکت (۱۵۰میلیارد ریال) تامین می گردد.



براساس گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور،  همچنین به منظور افزایش ظرفیت تامین آب از منابع آبی غیرمتعارف در حال حاضر ۷ واحد آب شیرین کن با ظرفیت ۷۶۵۰۰ مترمکعب در شبانه روز به منظور رفع کمبود آب در ۹ شهر استان خوزستان ( آبادان، مینوشهر، خرمشهر، هندیجان، چوئبده، صیدون، رامهرمز، ماهشهر و بندر امام) در مرحله ساخت و انتخاب سرمایه گذار می باشد. ۴ واحد آب شیرین کن هم با ظرفیت ۳۶۰۰۰ مترمکعب در شبانه روز در ۵ شهر (آبادان، مینوشهر، خرمشهر، هندیجان و اروند کنار) در حال بهره برداری است.


به منظور آبرسانی پایدار به مابقی روستاهایی که در طرح ملی قرار ندارند، به ۶۳ هزار و ۷۰۰ میلیارد ریال اعتبار نیاز است.


هزینه پروژه های آبرسانی به موقع تامین نمی شود و در واقع دولت با انتقال آب به وسیله تانکر فقط به صورت موقتی مساله را حل شده می بیند . علاوه بر این بحران آب آشامیدنی کاملا جدا از بحران آب در کشاورزی و دامپروری است که منبع اصلی درآمد مردم استان محسوب می شود .



کم آبی در خوزستان؛ نتیجه مدیریت نادرست جمهوری اسلامی و دخالت دراز مدت شخص علی خامنه ای در مسائل کلان کشور از جمله استان ثروتمند و پر آب خوزستان است.



 متهم اصلی کم آبی خوزستان/ ریشه اعتراضات مردم چیست؟



معترضان هم کشاورزند و هم مردم عادی


معترضان هم کشاورزند و هم شهروند عادی. علی درویشی، رئیس انجمن دوستداران میراث‌فرهنگی شوش که دبیر تاریخ در منطقه عرب‌نشین این شهر است درباره سابقه چند روزه اعتراض‌ها به «پیام ما» می‌گوید: «هم کشاورزان و هم مردم عادی اعتراض دارند، همین الان از شوش که به سمت اهواز بروید، بسیاری از روستاها کم آبند یا آب ندارند، نه برای آشامیدن و نه حتی برای بهداشت.» او می‌گوید معترضان سه شب گذشته جاده‌ی شوش به اهواز و روستاهای بیت شارع، عبدالخان در شهرستان کرخه را بستند. به گفته او اعتراض‌ها از حدود ده روز پیش آغاز شده: «مخالفت با انتقال آب همواره بوده است، بسیاری پلاکادرهایی در دست می‌گرفتند اما امسال از حدود یک هفته تا ده روز پیش، برق و آب هم قطع شد.» مهدی حیدری، نایب رئیس انجمن دوستداران میراث‌فرهنگی شوش هم به از گرمای بی‌سابقه و قطع شدن مکرر برق و آب می‌گوید مساله‌ای که شرایط زندگی خوزستانی‌ها را سخت کرده است: «دمای هوای 60 درجه است، در این شرایط برق و آب مکرر قطع می‌شود، ما در این شرایط زندگی می‌کنیم، شرایط برای روستاییان سخت‌تر هم است» او در گفت‌وگو با «پیام ما» از تصویر ماهی‌های خشک شده و مرگ گاومیش‌ها می‌گوید: «چنین تصاویری همه را اندوهگین می‌کند، ماهی‌ها از بی‌آبی روی سطح آب می‌آیند، اینجا همه چیز خشک شده. ما هر زمستان مشکل سیلاب داریم، می‌گویند روستاها باید تخلیه شوند اما دو ماه بعد از آن آب برای خوردن پیدا نمی‌کنیم، اگر این سو مدیریت نیست، پس چیست؟»



اعتراض‌های ریشه‌دار آب


تنش آبی و کم‌آبی در روستاها و شهرهای خوزستان اما مساله تازه‌ای نیست، بهار 98 خوزستان در آب غرق شد. رودخانه‌ها طغیان کردند، سدها پر شدند و در روستاهای دشت خوزستان سرریز شدند. سیل‌بندهای روستاهای اروندکنار شکستند و پای سیل به روستاها باز شد. خرداد سال 99 اعتراضاتی در غیزانیه اهواز شکل گرفت، اعتراضاتی که هدفش تامین آب شرب بود. آنطور که رسانه‌ها نوشتند مردم 83 روستا در اعتراض به نبود آب آشامیدنی تجمع کردند.

این مساله امروز و دیروز و چند ماه اخیر نیست، طی سال‌های اخیر بخش‌ها و روستاها زیادی در دهدز و ایذه و غیزانیه اهواز در مشکل کم‌آبی و بی‌کیفیتی آب روبه‌رو بودند.


در حال حاضر تالاب‌ها خشک شدند و به همین واسطه، نیروگاه‌ها از کار افتادند.


  بسیاری از کشاورزان در بستر رودخانه زمین کشت ایجاد کردند و همین مساله باعث شده تا تاب‌آوری زمین محدود شود.


 پیش‌تر یک درصدی از آب شرب از تالاب‌ تامین می‌شد اما اکنون هیچکس نمی‌تواند از تالاب آب بخورد.


کم آبی کارون و کرخه اما تنها مشکل این روزهای معترضان نیست.


 «مشکل تنها خشکی کارون نیست، مشکل مارون و زهره و جراحی هم هست، همانطور که مشکلات کم‌آبی هم برای بخش آب شرب و هم برای بخش کشاورزی است،



انتقاد به انتقال آب


شهروندان خوزستانی در اعتراض به این ماجرا پروفایل‌های خودشان را به رنگ قرمز درآوردند، «کارون جان ماست»، «خوزستان برای کارون یک رنگ می‌شود» از دو روز گذشته نیز در صفحات مجازی زیاد به کار برده می‌شود. کاربران می‌گویند اشاره این هشتگ‌ها و تغییر رنگ پروفایل‌ها به طرح‌های انتقال آب از سرشاخه‌های رودخانه کارون است که شهروندان معتقدند اجرای این طرح‌ها سبب کم شدن آب کارون و نرسیدن آب به پایین دست و هورالعظیم می‌شود.



 «اجرای طرح انتقال آب بهشت‌آباد، اشتباه محرزی از سوی سازمان محیط زیست بود، گویا نامه‌ای محرمانه‌ای صادر کردند و مجوز احداث بهشت آباد را صادر کردند. به نظرم مسببین صدور این مجوز باید بازخواست شوند.»



 کمبود آب شرب و تالاب هورالعظیم 


 اکنون برای 30 هزار نفر بحث جیره‌بندی آب مطرح است.

 برای بهره‌برداری و بهره‌کشی نگاه به خوزستان ملی است اما در هنگام بروز مشکلات به اندازه جزیره دیده نمی‌شود.»

  یکی از شاهدان این شرایط موجود، سند امنیت آب استان خوزستان است. کیانی می‌گوید سازمان‌های مردم نهاد مدتی است که روی تدوین سند امنیت آب تاکید می‌کنند و مکاتباتی هم با استانداری شده است اما اراده‌ای برای انجام آن وجود ندارد.



طرح‌های انتقال آب اجراشدە و در حال ساخت از سرشاخەهای دز و کارون بە فلات مرکزی طبق گزارش وزارت نیرو


طرح.                    مبدأ.                                           مقصد                        طول انتقال                                                ظرفیت انتقال (میلیون متر مکعب در س


بهشت‌آباد.                چهارمحال و بختیاری               اصفهان، یزد، کرمان         ۶۵                                                     ۸۰۰


چشمه لنگان               دز                                          اصفهان                  ۱۵                                                      ۲۰۰


سولقان                     کارون                                        رفسنجان                   ۴۳۸                                                      ۲۰۰


قمرود                        دز                                        قمرود                       ۲۳۰                                                       ۳۴۰


کوهرنگ ۱                کارون                                       زاینده‌رود                 ۲۰۸                                                       ۳۰۰


کوهرنگ ۲                 کارون                                        زاینده‌رود                  ۲۰۸                                                       ۱۶۰      


کوهرنگ ۳                 کارون                                        زاینده‌رود                  ۲۳.۴                                                       ۲۶۰


محرم                       کارون                                        شهرهای جنوبی          ۷۴۴                                                         ۱۸۲



با اجرای طرح‌های انتقال آب، پروژەهای آب ‌بر بە شرح ذیل در آن مناطق گسترش پیدا کردند:


در اصفهان ١١ واحد فعال فولادسازی با ظرفیت تقریبی ١۵ میلیون تن، ٣ کارخانە فعال تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ١٠ میلیون تن، ٢ واحد در دست ساخت با ظرفیت ٢٠٠ هزار تن و ١ واحد گندلە‌سازی با ظرفیت بیش از ٧ میلیون تن وجود دارد.


در یزد ١۴ واحد فعال فولادسازی با ظرفیت تقریبی ۴.۵ میلیون تن، ۴ واحد در حال ساخت فولادسازی با ظرفیت بیش از ٢ میلیون تن، ۵ کارخانە فعال تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ۶ میلیون تن، ٣ کارخانە در حال ساخت تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ۲.۳ میلیون تن و ٣ واحد فعال گندلە‌سازی با ظرفیت ۴ میلیون تن و دو کارخانە گندلە‌سازی در دست ساخت با ظرفیت ١١ میلیون تن وجود دارد.


در کرمان ٢ واحد فعال فولادسازی با ظرفیت ٢ میلیون تن، ٣ واحد در حال ساخت فولادسازی با ظرفیت بیش از ۶ میلیون تن، ٣ کارخانە فعال تولید آهن اسفنجی با ظرفیت بیش از ٣ میلیون تن، ٢ کارخانە در حال ساخت تولید آهن اسفنجی با ظرفیت ۲.۳ میلیون تن و ۵ واحد فعال گندلە‌سازی با ظرفیت بیش از ١٧میلیون تن و دو کارخانە گندلە‌سازی در دست ساخت با ظرفیت ۷.۵ میلیون تن وجود دارد.



حال سؤال اساسی این‌جاست: چرا در مناطقی کە آب کافی وجود ندارد، این حجم از صنایع آب‌بر احداث شدە و یا در حال ساخت است؟



الف) عدۀ کثیری اعتقاد دارند گسترش این صنایع در خدمت اتنیک [قوم] خاصی بودە و آن را ناشی از تبعیض اتنیکی [قومی] می‌دانند.


ب) افرادی دیگر باور دارند کە توسعە این صنایع در فلات مرکزی صرفاً دلیل امنیتی دارد و وجود این صنایع در مرزها از لحاظ امنیتی درست نیست و در صورت اتفاقی کە منجر بە درگیری با کشورهای بیگانە شود، این صنایع بە آسانی در معرض خطر قرار می‌گیرند.


ج) برخی نیز تأسیس این صنایع در فلات مرکزی را ناشی از قدرت و رانت سیاسی افرادی می‌دانند کە از این خطە هستند و در ارکان قدرت ایران نفوذ سیاسی و اقتصادی دارند.



برای انتقال آب باید معیارهایی را در نظر گرفت از جملە این‌که:


حوضهٔ مقصد باید با مشکل‌های جدی فعلی یا آتی در تأمین آب روبه‌رو باشد که به‌وسیله راه‌حل‌های جایگزین یا اقدام‌های منطقی دیگر حل نشود.


همچنین توسعه اقتصادی و اجتماعی حوضهٔ مبدأ نیز نباید به‌شکل جدی زیر تأثیر کاهش آب قرار گیرد. سود حاصل از طرح‌های انتقال آب باید به طور مساوی بین حوضه‌های مبدأ و مقصد تقسیم شود.


اثرهای زیست‌محیطی به‌صورت جامع باید در منطقه ارزیابی شود تا بتوان با اطمینان نشان داد که طرح انتقال آب پیشنهادشده پایدار است و موجب تنزل کیفیت زیست‌محیطی منطقه نمی‌شود.


آیا برای انتقال آب بە فلات مرکزی این معیار‌ها در نظر گرفتە شدە است؟


 وضعیت خوزستان نشانگر جواب منفی بە این سؤال است.


سوال اساسی اینجاست که به رغم تمامی اشکالاتی که به طرح های انتقال آب گرفته می شود ،این طرح ها کلا بیش از دو میلیارد متر مکعب آب در سال را به بیش از بیست پروژه بزرگ صنعتی کشور می رسانند که شاهرگ بخش صنعت کشور است و در مقایسه با میزان آبی که برای این پروژه ها شده است ،اشتغال زایی برای صد ها هزار نفر نیز امکان پذیر شده است و اما مشکل بحران آب خوزستان ربطی به این پروژه ها ندارد و کمبود شش میلیارد متر مکعب آب در سال ریشه در جای دیگری دارد.



شلتو‌ک‌کاران مانع رسیدن آب به پایین‌دست


در آن‌جا نیشکر در سطح ١٢٠ هزار هکتار با مصرف سە ونیم میلیارد متر مکعب آب، شلتوک (برنج) در مساحتی بە وسعت ٩٠ هزار هکتار با مصرف حدود سە میلیارد متر مکعب آب، چهارصد هزار هکتار گندم با مصرف حدود یک و نیم میلیارد متر مکعب آب و محصولات دیگری چون چغندر قند، صیفی‌جات و سبزی‌جات کشت می‌شود.


در واقع بیش از شش و نیم میلیارد متر مکعب آب فقط برای کشت برنج و نیشکر اختصاص یافته است!! به راستی چرا؟!!

تقریبا بیش از سه برابر آبی که برای بیست و یک پروژه بزرگ صنعتی کشور انتقال داده شده است.

چه کسی دستور چنین طرح های تخصیص آب را داده است و سیاست دراز مدت حکومت برای کشاورزی استان ریشه در چه تفکری دارد!!

جواب این سوال می تواند جواب تمامی سوالات در ارتباط با بحران آب خوزستان باشد که بعد از انقلاب اسلامی دامن پر آب ترین استان کشور را گرفته است.


استاندار خوزستان در اشاره کوتاهی به این موضوع چنین صحبت هایی کرده است:


قاسم سلیمانی‌دشتکی، استاندار خوزستان در تازه‌ترین اظهار نظرش درباره اعتراض‌های آب در استان به ایرنا گفته که از وزیر نیرو، وزیر کشور و معاون اول رئیس‌جمهور تقاضای مساعدت کرده است. او علت مشکلات پیش‌آمده در بخش تامین آب استان را شلتوک‌کاران دانسته است: متاسفانه شلتوک کاران استان آب‌های تخصیص یافته به بخش شرب استان را مصرف می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که آب به پایین دست برسد. در حال حاضر خروجی آب سدهای استان به خصوص سد کرخه و دز تنظیم شده است و خروجی آن ۳۵۰ متر مکعب بر ثانیه است اما شلتوک کاران اجازه نمی‌دهند این آب به پایین دست برسد.


 میزان آورد آب رودخانه کرخه قبل از شهرستان حمیدیه در حال حاضر ۸۰ متر مکعب بر ثانیه است اما همین آب بعد از حمیدیه به ۳۰ متر مکعب می‌رسد و این نشان می‌دهد که شلتوک‌کاران عمده این آب را مصرف می‌کنند. گزارش‌ها می‌گویند که بیش از 40 هزار هکتار از زمین‌های کشاورزی خوزستان زیر کشت برنج رفته است. مساله‌ای که به گفته منابع محلی باعث کمبود آب در منطقه هم شده است.



 فیصل عامری، کشاورز و فعال محیط زیست خوزستانی که خودش در جوانی‌اش و در فصل بهار کشت برنج می‌کرده، خشکسالی، سدسازی بی‌رویه و لجام گسیخته و تغییر فصل کشت شلتوک را از عوامل کم‌آبی در این فصل می‌داند.

 عامری در میان صحبت‌هایش به مجوز کشت محدود برنج اشاره می‌کند، محدودیتی که بعد از مدتی وسیع شده است. او درباره دلیل آن به روزنامه «پیام‌ما»می‌گوید:«بین مردم و بین کشاورزان و دولتمردان اطمینانی وجود ندارد، چرا چون قبلا به کشاورزان گفته شده بود، برنج کشت نکنید، برق و آب زیادی را از بین می‌برد اما وقتی سیل 98 اتفاق افتاد، گفته شد سدها پر از آب بودند، همان زمان ضررهای زیادی به کشاورزان زده شد از آن زمان تاکنون اکثر کشاورزان خسارت خود را نگرفتند. مساله بعدی این است که مردم بیکارند و خرج زیاد شده است، همچنین مردم به احتیاج به جایگزینی کار دارند. این روزها برنج‌کاری برعکس شده و بدون کنترل، یکی از دلایل دیگرش این است که خود مدیران جهاد‌کشاورزی دست به برنج‌کاری در اطراف کارون زدند.»

 عامری می‌گوید: «طرح‌های زیادی وجود دارد و عصاره همه آن‌ها این است که همه چیز را باید خودمان تولید کنیم، از نیشکر گرفته تا بنزین و فولاد درحالیکه این مساله اکوسیستم را به هم زده است.» او در پایان از بزرگان عرب و لر درخواستی هم داشت: «می‌دانیم که همه این عزیزان به این کشت‌ها نیاز دارند اما دست کم می‌خواهیم آن را محدودتر کنند.»


به راستی چرا باید دولت در نحوه گزینش کشت و صنعت دخالت کندو آیا ریشه مشکلات همین تفکر است که باید ما در همه چیز خودکفا باشیم؟

چرا؟

این استراتژی و برنامه مدون دولتی ریشه در کجا دارد؟


جمهوری اسلامی جهت انحراف افکار مردم از موضوع اصلی توپ را در میدان پان عرب ها انداخته است و از شانتاژ رسانه های پان عرب  چنین سخن می گوید.


در جنوب فضای مجازی که هم از داخل و هم از بیرون خط می‌گیرد به موضوعات مطروحه دامن می‌زنند. خواسته بخشی از اپوزیسیون در خارج از کشور این است که جمهوری اسلامی ‌برود حتی اگر ایران تجزیه شود و هر کسی که حرکتی در جهت رفتار آنها انجام دهد، او را اپوزیسیون می‌دانند. معترضان جدایی‌طلب موفق شدند با رفتارهایی که انجام دادند، هم بخشی از رسانه‌ها و کنشگران را در تهران را تحت تاثیر قرار دهند و هم بیرون از کشور فکر می‌کنند رفتارهای اینها در راستای مطالبات مردمی ‌و اعتراضات مدنی در ایران است ولی آنها برای منافع خودشان فعالیت می‌کنند. اینها نه به فکر ایران و جمهوری اسلامی هستند و نه اصلاح‌طلب و اصولگرا هستند و از هر بزنگاهی برای شلوغ کاری و گفتن حرف‌شان استفاده می‌کنند. 


اینها در تجعات اولیه حرفشان این بود که "می‌خواهند با خشکسالی ما را از سرزمین آبا و اجدادی‌مان بیرون کنند ولی ما جایی نمی‌رویم" اینها حرف‌های تجزیه‌طلبانه است. شعار «بروح، بدًم، نفدیک یا احواز» که در این اعتراضات سر داده می‌شود دقیقا شعاری است که در زمان جنگ ارتش عراق برای صدام سر می‌داد و معنای آن این بود که روح و تن و جانم فدای صدام. برخی معترضان معتقدند که خوزستان یک نام جعلی است که رضا شاه درست کرده و نام قدیم آن عربستان و الحواز بوده است. 


به راستی مردمی که نه از نفت و گاز بهره ای برده اند و نه از آب و خاک،و علیرغم داشتن بزرگترین منابع طبیعی اینچنین در فقر و بی آبی به سر می برند توسط جمهوری اسلامی ایران تجزیه طلب خوانده می شوند و در واقع ریشه مشکلات را به انحراف می کشاند.



صحبت های فعال محیط زیست خوزستانی در ارتباط با بحران آب مسایل مهمی را آشکار می کند:


در شمال خوزستان مشکل بی‌آبی جدی است و با تانکر آب می‌برند و در فقر بسیار شدید آبی هستند، در جنوب خوزستان هم این مشکل وجود دارد که مدیران دولتی باید درباره آن پاسخ بدهند. 

 اگر چه این موارد نافی کم‌کاری و اشتباهات مدیریت کشور در بهره‌برداری منابع‌آبی و طبیعی نیست. نخست آن‌ که از بهمن گذشته سازمان آب و برق و جهاد کشاورزی با مطالعاتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند با توجه به بارش کم در زمستان ۹۹ و کم‌آبی سد‌ها از جمله سد کرخه، برای تمام استان بویژه فصل تابستان کشت مجاز تعریف شود. با توجه به آب قابل برنامه‌ریزی، مساحت آنها در بازه‌های مختلف بین سازمان و جهاد کشاورزی مشخص و با تصویب شورای کشاورزی استان توسط مدیریت بحران استانداری به کشاورزان محدوده شوش تا حمیدیه یا همان کانال کوثر درباره عدم کشت شلتوک(برنج) که آب زیادی می‌برد، ابلاغ شد، اما کشاورزان این تذکرات را نادیده گرفته نزدیک به هشتاد ‌هزار هکتار شلتوک کاشتند.

 نکته دوم بر اساس مصوبه کمسیون آب در سال ۹۳ حقابه هورالعظیم در فصول خشکسالی چیزی نزدیک ۷۳۶،۷میلیون مترمکعب است درحالیکه تا پایان خرداد امسال نزدیک به ۱۸۰۰ میلیون مترمکعب آب روانه این هور شده، اما به دلیل تبخیر بالا، منحرف کردن آب در طول مسیر به زمین‌های کشاورزی توسط عده‌ای آب دیر‌تر و کمتر به هورالعظیم می‌رسد.


دو سال پیش در خوزستان سیلاب داشیم و الان کم آبی داریم که اینها با هم تناسبی ندارند و این ضعف مدیریت است که از آن سیلاب‌ها بهره‌برداری خوبی نشده؛ چرا به سمت سفره‌های زیرزمینی و تالاب‌ها هدایت نشد؟ اینها همه مشکلات مدیریتی هستند که نتیجه آن پیامدهای امروز است ولی برخی از این وضعیت سوءاستفاده می‌کنند. 

 


 سدسازی و انتقال آب سهم بالایی در وضعیت ناگوار خوزستان دار‌د. کشت نیشکر و توسعه آن در خوزستان یک تصمیم اشتباه و بیشتر سیاسی بود. نگاه نفتی و خشک کردن تالاب در کنار ورود فاضلاب از عوامل اصلی بحران آبی در خوزستان است.



 انتقال آب از سرچشمه باید به طور جدی متوقف شود و متأسفانه اعدادی که درباره حجم آب انتقالی از سرچشمه‌ها از سوی وزارت نیرو گفته می‌شود صحت ندارد و اعداد و رقم بیش از این اعداد است. وزارت نیرو اعداد و رقمی هم که درباره میزان آب خوزستان بیان می‌کند، مربوط به مطالعات دهه 70 است.


برخی که نه دلشان برای مردم عرب نه برای خوزستان می‌سوزد بلکه دنبال جا انداختن اندیشه‌های خودشان هستند.


این فعال محیط زیست خوزستانی به نام آقای قنواتی در مصاحبه ای که با رسانه ها داشته دلایل اصلی بحران را ذکر می‌کند و در پایان می گوید بعضی ها به دنبال جا انداختن اندیشه های خودشان هستند.

به راستی منظور از این سخنان چه اندیشه ها و منظور او از بعضی ها چه کسانی هستند؟؟

چه کسی برای آینده مردم خوزستان و منابع عظیم این استان تصمیم می گیرد؟؟


مدیر انجمن دیده‌بان جلگه سبز خوزستان می گوید:


مخفی‌کاری در حوزه انتقال آب بسیار است


و بسیاری از پروژه‌ها و اسناد در این زمینه محرمانه است و ما فعالان زیست‌محیطی به آن دسترسی نداریم. مثلاً در زمینه سد «سرداب دزفول» اطلاعاتی موجود نیست. سد «کوهرنگ 3» اگر ساخته شود در واقع کارون برای همیشه خشک می‌شود؛ زیرا تونل با میزان خروجی بالا ساخته شده و درصدد هستند که سد نیز برای انتقال آب در کنار این تونل احداث کنند. سد «خرسان» و سد «بهشت‌آباد»، این سدها و تونل‌ها اگر شکل بگیرند، خوزستان برای همیشه خشک می‌شود. تأمین آب شرب اهواز که از کارون است، به خطر می‌افتد و از طرفی اگر کارون خشک شود، چرخه آبی منطقه به هم می‌ریزد و اصولاً آب کارون اگر خشک شود، خلیج فارس ظرف 7 سال دچار مخاطرات زیست‌محیطی جدی می‌شود. کشاورزی مناطق پایین‌دست مثل منطقه اروند نابود می‌شود.


تا آنجا که اطلاع داریم 14 تیر1400 مجوز بهشت‌آباد برای انتقال آب از سوی محیط‌زیست دولت تدبیر و امید صادر شده است و در‌باره تونل بهشت‌آباد ابهام زیاد وجود دارد و درباره 15 کیلومتر این تونل هیچ اطلاعاتی موجود نیست. در زمینه کوهرنگ 3 دولت مدعی است برای انتقال 250 میلیون مترمکعب ساخته شده است، ولی سدی که برای این تونل در نظر گرفته شده بیش از یک میلیارد مترمکعب گنجایش دارد و این نشان از عدم صداقت مسئولان وزارت نیرو است



 سالانه به اندازه یک رودخانه آب در پشت سدها تبخیر می‌شود و اگر این سد برای مهار سیلاب است که نشان داده شد، فایده ندارد و اگر برای برق است که با هزینه کمتر و با استفاده از انرژی بادی و خورشیدی می‌توانیم این حجم برق را جبران کنیم.



رژیم نه تنها هیچ کاری برای رفع بحران آب در ایران انجام نداده است، بلکه تقصیر آن را بر گردن خشکسالی، تغییرات اقلیمی و تحریم‌های بین‌المللی انداخته است. اما حقیقت این است که مسائل چشمگیر امنیت آب در ایران ریشه در چندین دهه مدیریت غلط و برنامه‌ریزی در هم ریخته دارد. الگوی مدیریتی در ایران عموما به جای پرداختن به علل اصلی، به دنبال علاج مشکلاتِ پیش‌آمده است.



 تا زمانی که ایران گرفتار عدم توازن در توزیع ثروت و قدرت است، بحران‌هایی از قبیل بحران آب در خوزستان ادامه خواهد یافت، که به نوبه خود به امتداد تظاهرات علیه رژیم منجر خواهد شد. این تظاهرات چه در نهایت به سقوط رژیم بینجامد و چه نینجامد، تا زمانی که تفاوتی در رویکرد کلان حکومت و جامعه به مسائل کشوری ایجاد نشود، وضعیت کلی ایران بهبود نخواهد یافت.


اعتراضات خوزستان به بی‌آبی، سیاست‌های انتقال آب، سدسازی، قطع حقابه کشاورزی و تالاب‌ها و مخالفت با کوچ اجباری مردم عرب 24 تیر 1400، از شهرهای خفاجیه و‌ حمیدیه آغاز شد و به‌سرعت تمام استان و بسیاری دیگر از شهرهای ایران را فراگرفت.


چند روز پس از اوج‌گیری این اعتراضات، مقامات برای سانسور سرکوب‌ها و کنترل شرایط، همزمان به قطع اینترنت و برق خوزستان و دیگر شهرهای معترض در ایران اقدام کردند. قطع برق شهرهای معترض پدیده جدید سرکوب اعتراضات در ایران است که پیش از این سابقه نداشته است.



در اینجا هم می‌بینیم که علاوه بر ذکر تمامی دلایل منطقی بحران آب از جمله خشکسالی،تاسیسات نفتی،انتقال آب،تبخیر آب در پشت سد ها، کشاورزی بی رویه، عدم کنترل آب‌های سرگردان در تالاب ها و ... موضوع رویکرد کلان حکومت به استان خوزستان مطرح می شود که بسیار تامل برانگیز است‌. 

در ادامه بحران آب را از زبان نماینده سبزوار در مجلس شورای اسلامی بررسی می کنیم و در پایان همه این نظرات کارشناسی را جمع بندی می کنیم تا به ریشه اصلی بحران آب نه تنها در خوزستان بل‌که در کل ایران برسیم.



نماینده مردم سبزوار در مجلس اسلامی گفت که بحران آب خوزستان از زمانی شروع شد که به جای مدیریت مصرف آب به فکر مدیریت منابع آبی افتادیم و طرح‌های مختلف انتقال آب کلید زده شد.


زاینده رود؛ عامل کم‌آبی خوزستان؟


تونل‌های اول و دوم  انتقال آب سرشاخه‌های کارون به حوزه زاینده رود قبل از انقلاب و با همین تفکر کلید زده شد و بر خلاف تصور عموم عمدتا اهدافی غیر از شرب را دنبال می‌کرد و همچنین تونل سوم که به تونل ۲۳ کیلومتر ساخته شد و منابع آبی عظیمی را از آنطرف به این طرف گسیل کرد تا در حوزه زاینده رود حیات مجددی بسازیم اما چه شد که نشد؟ زیرا مدیریت آب مبتنی بر منبع بود و تا طرح انتقال آب شروع می‌شد مصارف عظیمی برایش در نظر گرفته می‌شد و هنوز طرح به سرانجام نرسیده مصارف وارد چرخه می‌گردید و نتیجه اینکه تراز منبع نسبت به مصرف منفی می‌شد و با وجود اجرای طرح‌های انتقال آب، باز هم زاینده رود زیبا از زایش ایستاد و خشکید و ما چه کردیم؟ باز هم به جای اینکه شیوه مدیریت و نگاهمان را عوض کنیم اصرار به همان روش غلط کردیم و طرح‌های عظیم انتقال آب دیگری مثل بهشت آباد و سولگان را طراحی کردیم! در دوره مدیریتم و در استانداری چهارمحال و بختیاری ،به عنوان استانی که سرشاخه کارون است قویا با اجرای طرح‌های انتقال آب مخالفت کردم. هم به خاطر مردم چهارمحال و بختیاری و هم به خاطر خوزستان و حتی هم به خاطر اصفهان و زاینده رود زیبا! پروژه انتقال آب موسوم به بهشت آباد در دوره چهارساله استانداری بنده کاملا متوقف شد تا حدی که در معرض عزل قرار گرفتم و مجوز انتقال آب از سولگان به کرمان باطل گردید و البته سوگمندانه امروز هم آن پروژه در حال اجراست و هم مجوز سولگان احیا شده است! و هم استانداری که اجازه اجرای این پروژه های انتقال آب کارون را داده الان استاندار خوزستان است. نکته آخر اینکه حل مشکلات آب و محیط زیست و گرد و خاک خوزستان با برگشت به نگاه عالمانه در مدیریت منابع و مصارف آبی بالادست ممکن است. این روزها درد خوزستان را وجه المصالحه کرده‌اند تا انتقال قدرت به سختی صورت گیرد و دولت آینده کار آسانی برای مدیریت این شرایط نداشته باشد اما مردم بدانند که درد خوزستان درمان دارد.»



خشکسالی رود کرخه مهم‌ترین دلیل همه ماجراها بود.


 رود کرخه رودی است که به شهرهای غربی خوزستان آب می‌رساند؛ شهرهایی که اغلب عرب‌نشین هستند و به غیرچند شهر اول که همیشه آب دارند، شهرهای پایین‌دست در این سال‌ها با کمبود آب مواجهند. ولی این مقدار خشکسالی را تا امروز تجربه نکرده بودند. خوزستان به‌دلیل جلگه‌ای‌بودن همیشه پر‌آب بوده است ولی در چند دهه اخیر به‌دلیل سدسازی‌ها و تونل‌های انتقال آب گسترده و خشکسالی، آب‌های بالادست به فلات مرکزی می‌رود. براساس آمار، میزان این آب 3درصد است. ولی این آمار برای دهه70 است اما نیازهای مناطق فلاتی در این سال‌ها افزایش پیدا کرده است ولی این آمار به روز نشده است. همچنین تاسیسات نفتی در هورالعظیم با مجوزهای بالادستی و بدون توجه به محیط‌زیست در حال خشک‌کردن تالاب‌ها هستند؛ کاری که به میزان زیادی هم در آن موفق بودند.



شلتوک‌کاران بی‌آب


کارشناسان آب و برق استان، برخلاف مردم، دلیل اصلی این خشکسالی و بی‌آبی را کشت شلتوک می‌دانند. شلتوک یا برنج سال‌های زیادی است که در خوزستان کاشته می‌شود. هر چند همیشه غیرقانونی بوده و غیر از سالی که سیل آمده و استاندار برای جبران خسارت‌ها به مردم اجازه داد که شلتوک بکارند، در بقیه سال‌ها و امسال، غیرقانونی بوده و وزارت جهادکشاورزی پمپ‌های آب مردم را معمولا توقیف می‌کند. با این همه به‌گفته این کارشناسان چیزی حدود ۹۰درصد آب استان برای همین شلتوک مصرف می‌شود. شلتوک سود خوبی برای کشاورزان دارد و از طرفی باعث حاصلخیزی زمین برای کشت پاییزه هم می‌شود. در این بین تنها کاری که جهادکشاورزی می‌کند برخورد با کشاورزان است ولی تا امروز هیچ تحقیق و تلاش کاربردی برای جایگزینی محصولی مرغوب و کم‌مصرف‌تر صورت نگرفته است. راه‌های دیگری هم وجود دارد مثل اینکه در سال‌های خشکسالی، جهادکشاورزی هزینه نکاشت این زمین‌ها و خسارت‌شان را پرداخت کند. در کنار همه اینها، سیستم اطلاع‌رسانی درستی بین مردم و دولت وجود ندارد. مردم حرف‌ها را باور نمی‌کنند و همچنان به کشت شلتوک می‌پردازند. امسال بخش زیادی از مزارع کشاورزی به‌خاطر همین خشکسالی نابود شد و مردم ضررهای بزرگی کردند. جدای از کشت شلتوک، کشت نیشکر نیز به‌صورت گسترده در استان به‌صورت دولتی انجام می‌شود که هم از لحاظ آبی، پرمصرف است و هم پساب آن آلودگی زیادی دارد.



گاومیش‌ها 


یکی از مشاغل اصلی مناطق غربی خوزستان پرورش و نگهداری گاومیش است؛ حیوانی که به دلایل فیزیولوژی باید روزی چندبار به رودخانه برود تا دمای بدنش تنظیم شود. چیزی حدود ۱۲هزار راس گاومیش در این مناطق هست که در این دو ‌ماه ۱۱۰راس از آنها به‌خاطر بی‌آبی تلف شدند و چیزی حدود ۳۰گاومیش هم گوساله‌شان سقط شد.



سیل سال ۹۸ خوزستان کجاها را زیر آب برد؟


2سال پیش، سیل سال ۹۸ به خوزستان رسید. سدهای خوزستان به‌موقع خالی نشده بودند و همین اتفاق باعث شد که بخش‌های زیادی زیر آب بروند، علی‌الخصوص مناطق روستایی. حالا بعد از 2سال مردم همان مناطق دوباره با پدیده جدیدی به نام خشکسالی مواجه شدند. درحالی‌که تالاب تا همین اواخر آب داشته و داکت مرزی ایران و عراق که در زمان سیل شکسته بود را تعمیر نکرده بودند و آب همین سد کرخه در اسفند و فروردین به‌دلیل هشدارهای اشتباه هواشناسی تخلیه شد؛ مسئله‌ای که در سال۹۸ هم به‌ دلیل هشدارهای اشتباه باعث سیل شد. اتفاقی که خشکسالی امروز را رقم زد این بود که در بهار، میزان بارش به مقداری نبود که آب مورد نیاز کرخه را تامین کند. همین حالا که به اجبار سد باز شده هم مسئولان تهدید می‌کنند تا آخر شهریور آب داریم و اگر بارندگی نشود آب پشت سد هم خشک می‌شود و به‌عبارتی آب استراتژیک باز شده و ممکن است در کشت پاییزه که کشت استراتژیک گندم داریم با مشکل مواجه شویم.



تاسیسات نفتی، آب هور را خشک کردند


تاسیسات نفتی، یکی دیگر از دلایل اعتراضات مردم هستند؛ تاسیساتی که خیری برای مردم ندارند و باوجود مسئولیت‌های اجتماعی که دارند تا به مناطق اطراف‌شان خدمات‌رسانی کنند ولی حتی برای روستاهای در شعاع صد متری خود هم کاری نمی‌کنند. در عین حال براساس تصمیمات محرمانه در شوراهای بالادستی بخش‌هایی از تالاب هورالعظیم در سال ۸۹ خشک شد؛ یعنی جدای از خشکسالی، این مناطق آبی ندارند. درحالی‌که هم از لحاظ محیط‌زیستی خطرات مختلفی ازجمله نابودی محیط‌زیست و به‌وجود آمدن ریزگردها را ایجاد می‌کنند. همه اینها جدای از به خطر انداختن چند ده هزارنفر از مردم بومی منطقه است که از راه کشاورزی، دامداری و ماهیگیری امرار معاش می‌کنند و بدون آب راهی برای زندگی ندارند.



کارون زیر ضرب سد‌ها


هرچند مسولان تمایل دارند که همواره یکی از مهم‌ترین دلایل خشکسالی در بیشتر نقاط کشور را کاهش بارندگی در سال‌های اخیر عنوان کنند، اما این نه تنها همه ماجرا نیست بلکه شاید ۱۰ درصد نیز نباشد.مساله بحران آب در خوزستان نتیجه ده‌ها خطای آشکار در حوزه مدیریت منابع آبی کشور است که یکی از این عوامل را باید ایجاد ساخت بی رویه و جانمایی غلط سد‌ها دانست.


سدسازی‌های بی‌رویە در خوزستان (١٠ سد) یکی دیگر از عوامل مهم این فلاکت آبی است کە خوزستان درگیر آن است. احداث سدهای بزرگ موجب تغییرهای بازگشت‌ناپذیر زیست‌محیطی در مقیاس‌های جغرافیایی وسیع می‌گردد. تغییر در رژیم جریان پایین‌دست در واقع مهم‌ترین تأثیر سدهای بزرگ است.



ناگفتە نماند که در این استان فاجعۀ بزرگ مهندسی هم در مورد سد گتوند روی دادە است کە آب شیرین را شور می‌کند!


کارشناسان آب نیز این موضوع را تایید می‌کنند و تاثیر سدسازی‌هایی در مکان‌های اشتباه روی رودخانه‌های استان را از عوامل بروز خشکسالی در این استان می‌دانند. مثلا بخش نیسان با ۲۵ روستا، حدود ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد و رودخانه‌های کرخه و نیسان در منتها‌الیه مصب هورالعظیم از این بخش می‌گذرند. شمال خوزستان نیز در محاصره سد‌های بزرگ است، بخش دهدز در شهرستان ایذه با ۱۰۰ روستا در فاصله پنج کیلومتری در میان سد‌های کارون ۳ و کارون ۴ قرار دارد؛ این بخش که همیشه با مشکل آب مواجه بوده، با آمدن خشکسالی اکنون در شرایط دشوارتری قرار گرفته است.سدسازی‌ها و طرح‌های انتقال آب دیگر رمقی برای رودخانه کارون نگذاشته‌اند. حالا روستا‌های جنوب خوزستان در انتهای رود کارون هم از آب آشامیدنی محروم هستند.



گتوند نمونه‌ای از خطا‌های بزرگ سدسازی


شاید سد گتوند یکی از بارزترین مثال‌ها برای شکست سیاست اصرار بر ساخت‌وساز بی‌رویه سد‌ها باشد. سدی که بر روی رودخانه کارون با هدف تامین بخشی از برق مورد نیاز کشور و تنظیم آب کشاورزی پایین دست احداث شد، اما دستاوردی جز حل شدن میلیون‌ها تن نمک در آب ذخیره شده پشت این سد و قربانی کردن نخل‌ها و کشاورزی استان خوزستان نداشت. این سد که بلندترین سد خاکی کشور و آخرین سد روی رودخانه کارون در خوزستان است، به کارخانه شورابه‌سازی تبدیل شد که آب شیرین را شور کرد، به پایین دست فرستاد و کابوس کشاورزان شوربخت این منطقه شد.



البته که نمیتوان سدسازی‌ها در ترکیه و عراق و افغانستان


را بدون تاثیر بر حوزه آبی ایران دانست و حتی می‌توان در برخی موارد به طور جدی احساس خطر کرد (و باید در فرصتی دیگر به آن پرداخت) که می‌تواند بر بدتر شدن وضعیت آب و هوای ایران تاثیر مستقیم بگذارد، اما نباید از یاد برد که مساله هورالعظیم بیشتر ریشه داخلی دارد و نه منطقه ای.



انتقال آب کارون


از سوی دیگر برخی کارشناسان نیز معتقد هستند که اجرای طرح‌های انتقال آب سبب کم شدن آب کارون و نرسیدن آن به پایین دست و هورالعظیم می‌شود.دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان چندی پیش به ایسنا گفته بود که در خوزستان چند طرح انتقال آب در جریان است: «هم اکنون طرح کوهرنگ ۳ در حال اجراست. تونل یک و ۲ بهشت آباد نیز سال‌هاست که در حال انتقال آب به رودخانه زاینده‌رود و اصفهان هستند. طرح خراسان به مقصد یزد و کرمان نیز در دستور کار دولت بوده است که امیدواریم اجرا نشود.» یوسفی نماینده اهواز هم در گفتگو با خراسان گفت: «وقتی مجوز‌های انتقال آب از سرشاخه‌های منابع آبی استان را صادر و ۲۵ شرکت فولادی در فلات مرکزی و مناطق کویری کشور افتتاح می‌کنند، رسیدن به وضعیت امروز چندان عجیب نیست.»




و اما مهم‌ترین مشکلی که باعث اعتراضات مردم شد، نداشتن زبان گفت‌وگو با مردم است.


 همه‌‌چیز تکذیب می‌شد درحالی‌که مردم همه‌‌چیز را با چشمان خودشان می‌بینند یا حتی اگر نبینند شبکه‌های اجتماعی اجازه این پنهانکاری را نمی‌دهند. اگر صادقانه با مردم حرف زده می‌شد، خیلی از اتفاقات و صدمات اخیر نبودند.



عاقبت اعتراضات آبی 


برخلاف چیزی که رسانه‌ها اعلام می‌کنند مشکلات استان حل نشده است و هر مشکلی در چرخه معیوب خودش مشکل جدیدی را ایجاد می‌کند. امروز کشاورزان منتظر آسمان هستند که در پاییز ببارد وگرنه با خشکسالی مواجه خواهند شد. مشکلات دیگری مانند فاضلاب خوزستان، خشکی هورالعظیم و بی‌آبی هنوز جلوی چشم مردم است. عده‌ای رفع مشکلات استان را در عوض‌شدن یک مدیر و منصوب کردن یک استاندار ویژه می‌بینند، درحالی‌که مسئله آب و انتقال آب در خوزستان باید حل شود و همزمان با یک بازنگری در آمایش سرزمینی، به‌صورت ویژه اجرا شود.


خب می‌بینیم که نماینده سبزوار هم تمامی دلایل را به خوبی اشاره می کند و از عدم پاسخگویی مدیران در این حوضه شاکی است و از کتمان و انکار مسئولین سخن می گوید.

هیچ مسئولی در بحران آب خوزستان محاکمه نشده است،هیچ مقصری معرفی نشده است وتاکنون هیچ مسئولی عذرخواهی نکرده است.

به راستی مقصر اصلی کیست و چرا مدیران بی کفایت جمهوری اسلامی در این بحران خود را در حاشیه امن قضایی می بینند و بدون ذره ای دلهره دقیقا همهن مسیر اشتباه را می روند؟؟!!




سال پیش کاظم خاوازی وزیر جهاد کشاورزی گفت که بخش کشاورزی «با دارا بودن بیش از ۴.۳ میلیون نفر بهره‌بردار، دارای سهم هشت درصدی از تولید ناخالص داخلی یعنی حدود ۴۰ میلیارد دلار است.» برای یک ناظر مستقل این سؤال پیش می‌آید که چگونه بخشی که تنها هشت درصد سهم از تولید ناخالص داخلی دارد، ۹۲ درصد منابع کشور را به خود اختصاص داده است؟


و اما جواب تمامی این ماجراها و مصرف بیش از ۹ میلیارد متر مکعب آب خوزستان جهت کشت محصولاتی از جمله نیشکر،برنج،چغندر و ذرت علوفه ای در کجاست؟؟

چه‌کسی چنین حکمی به مصرف آب خوزستان داده است در حالی که هر شخصی با سواد ابتدایی در مدیریت بلافاصله متوجه بحران اختصاص آب می شود!



سید علی خامنه ای مقصر و طراح اصلی تمامی این ماجراست و در طول چند دهه گذشته با تصمیمات اشتباه خود وضعیت استان را به این شکل درآورده است.



طرح خامنه ای برای افزایش جمعیت کشور(بخوانید افزایش جمعیت شیعیان) تا ۱۵۰ میلیون و افکار  او که ریشه در ایدئولوژیست اسلامی دارد کشور را در آستانه فروپاشی برده است.

او فقط می‌خواهد جمعیت شیعیان افزایش پیدا کند و برای اینکار فقط می داند که نیاز به منابع غذایی کافی دارد.


علی خامنه‌ای برای رسیدن جمعیت به ۱۵۰ میلیون نفر، تمامی تلاش خود را خواهد کرد که از قطره قطره منابع آب استفاده کند. 



 در خوزستان حدود یک میلیون هکتار زمین زراعی آبی وجود دارد و طبق گزارش وزارت نیرو، بیش از ١١ میلیارد متر مکعب آب در این بخش برداشت می‌شود.


در آن‌جا نیشکر در سطح ١٢٠ هزار هکتار با مصرف سە ونیم میلیارد متر مکعب آب، شلتوک (برنج) در مساحتی بە وسعت ٩٠ هزار هکتار با مصرف حدود سە میلیارد متر مکعب آب، چهارصد هزار هکتار گندم با مصرف حدود یک و نیم میلیارد متر مکعب آب و محصولات دیگری چون چغندر قند، صیفی‌جات و سبزی‌جات کشت می‌شود.


جالب آن‌ کە رهبری جمهوری اسلامی دستور اجرای افزایش ۵۵۰ هزار هکتار زمین کشاورزی در خوزستان و ایلام را صادر کردند که فاز یک آن در سطح ۲۹۵ هزار هکتار و با تخصیص اعتبار یک و نیم میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی به بهره‌برداری رسید و پیش‌بینی می‌شود فاز دوم این طرح طی چهار تا پنج سال آینده به طور کامل عملیاتی شود، که آسیب آن بسیار بیشتر از فواید آن است.



وزارت نیرو آبِ قابل برنامه‌ریزی برای کشاورزی در خوزستان را حدود ٨٩٠٠ میلیون متر مکعب در سال اعلام کرده است، بدین معنا که باید ٢١٠٠ میلیون متر مکعب در سال از برداشت فعلی کاسته شود. برای شرایط پایدار محیط زیست و کشاورزی، برآورد آب قابل برنامه‌ریزی در این استان حدود شش هزار میلیون متر مکعب در سال است، بدین معنا که بیش از پنج میلیارد مکعب در سال از برداشت فعلی باید کاسته شود.



برای رسیدن برداشت فعلی به حد قابل برنامه‌ریزی که وزارت نیرو تعیین کرده است، باید کل سطح زیر کشت نیشکر و ذرت علوفه‌ای در این استان تعطیل شود و اگر بخواهیم برداشت فعلی را به حد پایدار برسانیم، طوری که تالاب‌ها و رودخانه‌های این استان دوباره احیا شوند و شاهد پدیده‌هایی مثل فرونشست زمین، طوفان‌های گردوغبار، بیابانی شدن، شور شدن خاک و... نباشیم، باید کل سطح زیر کشت نیشکر، برنج، ذرت دانه‌ای، ذرت علوفه‌ای، چغندر قند در این استان تعطیل شود.



ضمن آن‌کە انتقال آب و توسعە باید مورد بازنگری اساسی قرار بگیرد، راە چارە اساسی و پایدار رفع معضل آب در خوزستان منوط بە تغییر در کشاورزی و کم کردن برداشت آب در حوضۀ آب‌ریز و داخل استان خوزستان است.



شیرین کردن آب خلیج فارس و رساندن آن به استان خراسان یکی از آرزوهای قدرتمندان استان خراسان رضوی بوده است. در واپسین روزهای سال ۱۳۹۹ حسن روحانی قول داد که دولت این هدیه را به مشهد بدهد. ابراهیم رئیسی اگر مثل پیشینیان خود عمل کند، حتماً به‌دنبال انتقال آب به استان خود خواهد بود. مشکل مهم انتقال آب شیرین شده اما، هزینه بسیار زیاد آن است. گفته می‌شود ارزان‌ترین هزینه برای شیرین کردن یک متر مکعب آب شیرین نزد اسرائیل است که به رقمی اندکی بالاتر از نیم دلار رسیده اما این هزینه برای کشورهای وارد کننده فن‌آوری نمک‌زدایی گاه تا دو دلار و نیم هم می‌رسد.



با افزایش سطح زیر کشت استان تا بیش از یک و نیم میلیون هکتار مصرف آب به بالای ۱۶ میلیارد متر مکعب در سال خواهد رسید.

همانطور که دیدیم ظرفیت استان برای پایداری منابع آب تخصیص پنج تا شش میلیارد متر مکعب در حوزه کشاورزی است.

چطور می شود که با تمامی نظرات متخصصان و مدیران کشور باز رهبری ایران مستقیما طرح افزایش کشت می دهد و اصرار دارد تا تولید مواد غذایی افزایش پیدا کند؟!



در واقع سید علی خامنه‌ای به عنوان تنها تصمیم گیرنده در تمامی مسائل کشور،مسئول تمامی پیامدها در کشور هست کما اینکه در بحران اخیر کرونا دیدیم که با دخالت در بحث کرونا و جلوگیری از واردات آن،چگونه مملکت را به کام مرگ کشیده است.

خامنه ای در کوچکترین مسائل کشور و حتی طراحی جلد کتاب مدارس هم نظر می‌دهد و این دیکتاتوری اسلامی به نام ولایت مطلقه راه نفوذ نخبگان  در اداره کشور را بسته است و ایران علیرغم داشتن متخصصان و مدیران کارآمد زیاد توسط عده ای کم سواد و سودجو که به طبقه حاکمیت نزدیک شده اند اداره می شود.

شهردارتهران بدون داشتن هیچ رزومه ای توسط حکومت انتصاب می شود.

تمامی نخبگان توسط شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت می شوند.

انتخابات فرمایشی برگزار می شود.

رئیس جمهور تا کلاس ششم سواد دارد و هزاران مدیر و رئیسی که بدون داشتن هیچ تخصصی و صرفا نزدیک بودن به اعتقادات شیعی-اسلامی سید علی خامنه ای تا بالاترین رده های حکومتی رسیده اند.


تنها راه نجات خوزستان کاهش سطح زیر کشت در سطح استان و تغییر کشت به محصولاتی است که مصرف کمتری آب دارند می باشد.

تغییر شیوه سنتی آبیاری باید خیلی سریع پیگیری شود و راهی برای جلوگیری از تبخیر یک میلیارد متر مکعب آب پشت سدها پیدا شود.

ایجاد اشتغال و صنایع جدید جهت اشتغال بخش عظیمی از مردم کشاورز و دامپرور منطقه باید در اولویت قرار بگیرد.

بحران آب،بحران بیکاری را در پی دارد و صد ها هزار خانوار خوزستانی تنها منبع درآمد خود را از دست داده است.



با همه این مشکلات هنوز سید علی خامنه ای در فکر نابودی اسرائیل و ایجاد هلال شیعی در خاورمیانه است و ثروت و منابع عظیم نفت و گاز استان خوزستان به جای اینکه صرف جوانان و مردم دلاور خوزستان شود،در لبنان و یمن و فلسطین و عراق و سوریه ‌هزینه می شود.


مردمی که هشت سال جنگیدند تا پایه های قدرت خامنه ای شکل بگیرد این چنین با توپ و گلوله جواب اعتراضشان را پس بگیرند.


سید علی خامنه ای، بزرگترین ناقض حقوق بشر، اقدام به نسل کشی اعراب خوزستان کرده است .

رژیم دیکتاتوری اسلامی ایران تروریسم اسلامی خود را در تمامی بخش های جامعه گسترش داده و نان خود را در خون مردم ایران می زند.


مشکل خوزستان به استان های دیگر هم کشیده شده است.

طرح علی خامنه ای در ایلام،فارس،مشهد و تبریز هم به اجرا گذاشته شده است و دیری نخواهد پایید که خوزستان های بعدی به بحران آب دچار شوند.



ریشه همه مشکلات کشور،شخص سید علی خامنه ای است.



















ضعف و ناآگاهی مدیران استان


اما در مجموعه عواملی که در خشکسالی خوزستان نقش داشته اند نمی‌توان و نباید از ضعف مدیریت استانی نیز غافل شد. در حالی که در سال‌های اخیر در بسیاری از استان‌های دیگر نیز بحران آب و خشکسالی وجود داشته است، اما مدیران استانی در خوزستان در تمام این سال‌ها در مقابل انواع دست اندازی‌ها از انتقال آب تا سد سازی در استان نه تنها سکوت کردند بلکه حتی اخطار لازم را به دولت‌های وقت ندادند. مسولیت مشکل عدم دسترسی مردم روستا به لوله کشی آب شرب، بر عهده مدیران استانی است که در همه این سه دهه پس از پایان جنگ آن چنان که باید به وضعیت مردم استان رسیدگی نکردند. ضعفی که نمیتوان به راحتی از آن چشم پوشی کرد.




خنجر چاه نفت بر قلب هورالعظیم


مساله اکتشاف نفت و برداشت نفت از هورالعظیم نیز یکی دیگر از بحران‌های موجود در استان است. در حالی که سال هاست که از دل دریا و اقیانوس نفت و گاز استخراج می‌شود و بسیاری به طور کامل بر این موضوع اشراف دارند، اما در مورد تالاب هورالعظیم به دلیل عدم تخصص لازم، فشار تحریم‌ها و اصرار دولت احمدی نژاد و فشار تندرو‌ها برای عدم استفاده از کارشناسان بین المللی یکی از بدترین روش‌ها برای ایجاد تاسیسات نفتی در هورالعظیم را در دستور کار قرار دادند. بسیاری از کارشناسان توسعه پایدار و محیط زیست حالا معتقد هستند یکی از دلایل خشک شدن سریع این تالاب به دلیل تقسیم آن به چند حوضچه برای اکتشاف نفت بوده است. اما وزارت نفت هم چنان مدعی است که بیشترین ضربه بر پیکر تالاب هورالعظیم ناشی از اجرای برنامه‌های سدسازی در دو کشور ترکیه و عراق بوده است.




حالا بحران خوزستان جدی‌تر از هر زمان دیگر خود را به رخ کشیده است. خوزستان عزیز در جنگ ۸ ساله سنگر اول ایران شد و باقی ماند و امروز نیز با این فریاد و اخطار بی آبی، شاید دوباره سپری شده برای ایران که ببینید، بشنوید و توجه کنید؛ خشکسالی خوزستان یعنی بحران جدی برای ایران و آن چه امروز در مدیریت آبی خوزستان می‌بینید روزی دیگر یقه همه ایران را خواهد گرفت.






تداوم تنش آبی و تشدید آن نتیجه‌ای جز بروز اعتراض‌ ندارد که به‌خاطر آسیب‌های غیرقابل جبران حکومت به مردمان آب از دست داده، مردمانی که زمین و کاشانه و دارایی خود را از کف داده‌اند، ترسی برای از دست دادن چیزی نخواهند داشت و همان‌طور که در هفته‌های اخیر شاهدش بوده‌ایم، در مقابل نیروهای مسلح انتظامی و امنیتی کوتاه نخواهند آمد. با توجه به اینکه باران‌های پراکنده موسمی تابستان و بارش‌های پاییزی به اندازه رفع کسری‌ آب در سطح و زیرزمین (بیش از ۱۵۰ میلیارد متر مکعب) نخواهد بود، وزارت نیرو و سازمان‌های وابسته به‌آن در استان‌های دچار تنش مشکل زیادی در مجاب کردن شهروندان ناراضی خواهد داشت.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

 گسترش بحران بی‌آبی به نقاط مختلف ایران؛ مردم همدان روزانه ۱۲ ساعت آب ندارند همزمان با ادامه قطع آب شهرکرد برای بیش از ۱۰ روز و اعتراض شهرون...